;
ایران در طول تاریخ، همواره از مراکز معنویت , دین و عرفان بوده است. نکته ی قابل توجه این موضوع برایم استفاده هوشمندانه ایرانی ها از هندسه, معماری و هنر برای منتقل کردن معانی و حس های عرفانی بوده است مانند نقش فرش ها, کاشی کاری و فرم های مساجد , دیوار نگاره ها و ...
در سال 1913 واگرایی، ساختارگری ناب یا سوپرماتیسم جنبش هنری بود که توسط کازیمیر مالویچ در روسیه پایه گذاری شد. او می گفت هنری را خلق می کند که هدف آن "برتری دادن به احساسات" است و این گفته به نظر من دور از حرفی که ما ایرانیان سالیان سال با هنر و معماری خود میزدیم نیست.
او با استفاده از هندسه و رنگ, عرفان و معانی زندگی را به صورت انتزایی نقاشی میکرد . و این شباهت در ایدیٔولوژی بسیار جالب بود . و در بخشی از آثارم سعی بر تلفیق این دو روش برای نشان دادن یک ایده داشته ام. و این سوال را پرسیدم که اگر هنر ایران گردشی آوانگارد داشت چه گونه می شد.