عنوان نمایشگاه
زیر, زیر آن, کمتر از آن , در زیر, پوشیده, پنهان, اعجاز,معجزه, پدیده, معجزات، عجیب و غریب، شخصیت، جادو،اتفاق عجیب، ، عجیب تر از عجیب، به اندازه کافی عجیب، غیر مترقبه، معجزه، شانس...دولت، ملت، پادشاهی، سرزمین، قلمرو، قطعه ی از خاک، قطعه ی از زمین، نقشه، زمین، زمین تند، خاک سفت، تخصیصات، کاشتن، عرصه های باغ، باغ سبزیجات
بخشی از متن باربد گلشیری برای این مجموعه " آیینه بندان بن بست "
آثار مقدم اجازه نمی دهند درباره ی آئینه هایشان به عبث بر شاعرانگی آن استعاره های مرده پا بفشاریم یا مثلا" بر تقابل های مهوّع
نور و تاریکی، خیر و شر، معصومیت و گناه و هرچه از این دست. این را خصوصا جایی آشکار می بینیم که حجمی ایستاده است و حجمی دیگر کم و بیش با همان شکل پیش پایش دراز شده، درست مانند سایه، اما به جای آن که تیره باشد از همان جنس است. کار دیگری نیز که تمام این
حجم ها می کنند، به کناری گذاشتن زنگار است که دیدیم کمک دست کلیشه ی آیینه است. تسمه ی آهنی ای که دور کارها را قاب می گیرد از ظریف کاری بویی نبرده. میخ ها توی چشم می زنند و آهن دور آن است که دارد نرم نرم زنگار می بندد نه آینه ها
سوراخ های کلید کنجکاوی آدم را بر می انگیزند تا آن سوی آیینه ها را ببینیم، اما چه می شود دید وقتی درون آیینه باز خود آیینه است، یعنی آن چه در آیینه منفی ست باز مثبت شده ؟ اگر خوب نگاه کنیم فضای منفی آیینه ها، یعنی آن چه هنگام برش اول از حجم حذف شده، خود باز آیینه کاری دیگری شده است. کاری نیز هست که آشکارتر از مابقی آثار مازاد آیینه ها را نشانمان می دهد: چندین سوراخ از همین بریده و برداشته شده اند و خود حجم حفره حفره شده نیز آیینه کاری شده است. و باز خود سوراخ که باید جای کلیدی باشد به سرزمین آن سو، چیزی شده باز از همان جنس و این یعنی نه فرا رفتنی در کار است و نه فرو رفتنی