;
روایت زندگیِ آبزی گونه ایست در قعر چیزی ،یا در قعر خود زندگی،
ساییدن ماهی ها به هم،سایش و فرسایش،خفه گی و دم خور هم زیستان خود بودن،خسته شدن،کندن و فرار کردن از قعر
و آنوقت تک افتادنشان و مرگ
یا
تناسخشان به چیز دیگری،
یا
شورش و فرار دسته جمعی ازان قعر
وبعد
یا مرگ
یا تناسخ یا
زندگی بهتر.
ماجرا میلی ست به جوانه زدن به ساختن و شروع از پس تحمل ریاضتی تحمیلی.
ماجرا رویش در شرایط سخت است،شناور بودن در جایی تنگ،جوانه دادن و ریشه دواندن در خاکی کم عمق،در آب،خارج از آب.