;
مگر نه اینکه رفتار ما، متاثر از نیروهای از درون و بیرون خود، دچار انگیزش میشود و سبب کنش و واکنشهای متفاوت از آنچه شاید برای دیگرانی مرسوم نباشد و یا مسبوق به سابقه.
در هنر ناب -دست کم هنر نابی که من میشناسم- تمام این نیروها از درون بر اثر مستولی میشود (باید بشود) . با تجرید و چیدمان منحصر بفردی که تنها در ذهن خالق آنهم نه از خودآگاه مطلق و نه تنها از ناخودآگاه مطلقاش بلکه از امتزاج این دو شکل گرفته است.
بله، مشخصن دارم از انتزاع سخن میگویم انتزاع به معنای کامل کلمه، نه آنچه در نقاشی امروز ایران در حد ساخت و پرداختی فرمالیستی و صرفن دکوراتیو، رواج پیدا کرده است. در اغلب آثار سوسن شریفی تلاش برای رسیدن به این مرحله از آفرینش مشهود است و به زعم نگارنده هر جا که این امر با رهایی و آزادی بیشتر و سیالیت ذهن ، بی تلاش برای نزدیک کردن ذهنیات تجرید یافته به عینیات تجربه شونده شکل گرفته، موفق تر و منطبق تر با اصالت وجودی ذات هنر بوده است.
بیان اجرایی و تکنیکی آثار نیز نشان از استمرار و مکاشفهی پیگیر نقاش دارد نسبت به برقراری هرچه بهتر انگیزشهای درونیاش با پردهی سفید و بیقراری که میل بسیار دارد برای ارتزاق از دل و جانِ نقاشاش. پس فاصلهتان را با آثارِ بر دیوارِ شریفی حفظ کنید. نه بسیار نزدیک شوید که به چراییِ بیهوده از گذاردن لکه ها و تاش هایش دچار شوید و نه آنقدر دور که جز کمپوزیسیونی (گیرم دقیق) از رنگ و فرم هایش چیز دیگری نبینید.
علیرضامجابی(م.آذرفر)
هفتم اردیبهشت نود و هشت خورشیدی