گالری شهر
تندیس ۲۱۳، آذر ۱۳۹۰
گالری شهر با مدیریت بیژن بصیری، نقاشی که در امریکا درس خوانده بود، و دکتر علی رفیعی، کارگردان تئاتری که در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران تئاتر تدریس میکرد، شکل گرفت. محور نمایش بر آثار ایرانی بود، اما قرار شد در نبود ارائه کار خوب ایرانی، لیتوگراف آثار مهم خارجی به تماشا درآید. این گالری با گالریداری در پاریس قرارداد بسته بود و قرار شد شعبهای در نیویورک و لسآنجلس تأسیس کنند، اما هیچ یک سرانجامی نگرفت و این مکان عمر کوتاهی یافت.
از صبح روز چهارم دی ۱۳۵۵ در خیابان بزرگمهر پلاک ۸۶ فضای کوچکی با دیوارهای سیاه سفید افتتاح شد و بر شیشه ویترین رو به خیابان عنوان "گالری شهر" نوشته شده بود. وقت دیدار از ده صبح تا هفت بعدازظهر بود. به علت حضور رفیعی به عنوان یکی از مدیران، این گالری از شلوغترین فضاهای هنری برای دانشجویان آن سالها بود. اردیبهشت ۱۳۵۷، پس از نمایش عکسهای بهمن جلالی، گالری مدتی نیمه تعطیل و سپس برای همیشه برچیده شد.
۱۳۵۵؛ دی، از روز چهارم طرحهایی که نیکزاد نجومی با زغال و چاشنی رنگ پاستل کشیده بود، شروع نخستین نمایش این گالری بود. او در نیویورک زندگی میکرد و این سیاه قلمها حاصل زندگی در آنجا بود. در شب افتتاحیه، مقابل پلاک ۸۶ خیابان بزرگمهر، جمعیت زیادی تجمع کرده و این خیابان دوطرفه، ترافیک شده بود. تا بعدازظهر روز بیستم وقت دیدن داشت.
از بیستوپنجم آندره برازیلیر و سامی بریس – دونقاش فرانسوی - آثار لیتوگراف نشان دادند و تا هفتم بهمن در تماشا بود.
بهمن؛ از دهم برای بیست روز طراحیهای فرامرز پیلارام (زاده ۱۳۱۶ تهران) بود. او، که در این ایام استادیار بخش معماری دانشکده علم و صنعت بود، مجموعهای نشان داد که با آثار نقاشیاش تفاوت بسیار میکرد. تهیه و تنظیم کاتالوگ این نمایش به عهده مهدی پشوتن و صمد ذواشتیاق بود و متن آن را مهندس داراب دیبا نوشته بود. پیلارام مربعهای بزرگ و کوچکی ساخته بود که آدمها و چیزها در آن محبوس بودند. در کنار این طرحهای ریزنگار، تجربیاتی از نقاشیخط و یک مجسمه چوبی به طول بیستوپنجمتر از حروف فارسی دیده میشد. کارت پستالی نیز به همین مناسبت در فرم کارت دعوت از آثار طراحی او چاپخش شد.
اسفند؛ از دوم تا بیستوچهارم آثار مداد گچی علی گلستانه (زاده ۱۳۱۹) فارغالتحصیل هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود. اول بار، در ویژه نامهای که شمیم بهار در مجله "اندیشه و هنر"، ویژه جلال آل احمد در آورده بود (شماره چهارم، ۱۳۴۳) با هشت طرح از چهره آل احمد معرفی شده بود. او سالها در مؤسسات هنری، گرافیک کار کرده بود و از ۱۳۵۰ در مدرسه چاپ دانشگاه لندن به طور آزاد برای پنج سال تجربههایی کسب کرده بود. تجربه او در زیباشناسی گرافیک، خطوط زمخت اسپانیاییوار این مجموعه را شیرین و لطیف کرده بود. آثار روی کاغذهای کاهی کوچک بود و آثار بزرگتر از چسباندن چند کاغذ در کنار هم شکل میگرفت. کاتالوگ نمایش را آیدین آغداشلو نوشته بود.
از هجدهم با حضور ملکه ایران در جشن افتتاحیه، آثار فیگوراتیو داراب دیبا (زاده ۱۳۲۰ تهران) در مایه آبرنگ، طراحی و مداد رنگی دیده شد. پس از تحصیلات متوسطه، در مدرسه هنرهای زیبای دانشگاه ژنو درس خوانده بود و در همین مدرسه جایزه اول طراحی و نقاشی گرفته بود. در بازگشت، استادیار دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و بعدتر، رئیس گروه معماری دانشکده شد. این مجموعه بیستو هشت اثر کوچک و بزرگ با رنگهای پریده بود. پیشتر با عکاسی و معماری شناخته میشد و فضاهای آبستره کار میکرد. او سالها پیگیرانه به مفهوم آبستره و فیگوراتیو پرداخت و در نهایت، در کتابی که ۱۳۵۶ در انتشارات دانشگاه تهران با عنوان "طبیعت و هنر" ترجمه و تألیف کرد، آن را شرح داد. تا بیستونهم این نمایش برقرار بود و به علت استقبال از آن، تا فروردین سال بعد نیز ادامه یافت.
۱۳۵۶ فروردین؛ از پانزدهم ادامه نمایش اسفند سال پیش داراب دیبا بود و تا آخر ماه وقت دیدن داشت.
اردیبهشت؛ از بیستودوم آخرین طرحهای مهندس هوشنگ سیحون، همزمان بود با نمایش آثارش در گالری مهرشاه. او در میانه طرحها از رنگهای آبی و خام استفاده کرده بود. خرداد؛ از هفتم برای پانزده روز عکسهای میکسمدیای ناصر هاشمیوزیری با عنوان "عکاسی بدون دوربین " بود. پوستر نمایش را مرتضی ممیز ساخت. او نخستین عکاسی بود که این تکنیک را به ایران آورد. تحصیلات او در آکادمی رُم و تحصیل طراحی صحنه، زندگی در پرتغال و آشنایی با موسیقی و اپرا، جریان جدیدی را در دهه ۵۰ برای دانشجویانش در دانشگاه تهران پدید آورده بود. عکسهای این مجموعه به علت نداشتن نگاتیو، قابل تکرار نبود. او از مهمترین هنرمندانی است که در تاریخ عکاسی ایران هیچگاه به او پرداخته نشد.
تیر، مرداد و شهریور؛ مطابق تعطیلات گالریها، نمایشی برقرار نشد.
مهر؛ آثار مسعود یاسمی تماشا شد و تا اوایل آبان برقرار بود.
آبان؛ از بیستونهم بار دیگر نیکزاد نجومی نمایش گذاشت. از سال گذشته، که در همین گالری آثار خود را نشان داده بود، تنها در یک نمایش گروهی گالری مهرشاه شرکت کرده بود. مدادسیاه، گچ، پاستل و گردهای رنگی مخصوص به او در طراحیها کمک میکرد. نجومی، که با سیاه سفید طراحی را شروع کرده بود، در این سالها تحت تأثیر محل زندگیاش (امریکا) به رنگ در طراحی رو آورده بود. مجموعهای بود از آدمهای معلق در هوا و اندامهای باندپیچی شده و تا چهاردهم آذر وقت دیدن داشت.
در نمایشی با عنوان "سیمای هنر امروز ایران" (به مناسبت دهمین جشن هنر) این گالری در کنار گالری مس، لیتو، تهران، سیحون، درودی، سامان، شیخ، ایران (قندریز) و مهرشاه در این جشن شرکت کرده بود.
دی؛ از سوم نقاشیهای مهدی حسینی تماشا و تا پانزدهم برقرار بود. این مجموعه بعدتر به صندلیهای بندی کنار استخر معروف شد. از نوزدهم نقاشی مسعود انصاری دیده شد. او در انگلیس درس خواند و در این سال دانشجوی فوقلیسانس هنرهای تجسمی در کالج اوتیس بود.
بهمن؛ از دوازدهم آثار جعفر روحبخش نمایش شد. مجموعهای نیز اوایل سال در انجمن ایران و آمریکا نشان داده بود. او بعد از اتمام نمایش در گالری شهر، از تهران به نوشهر نقل مکان کرد تا برای محوطه مجتمع آموزشی حسنعلی منصور، مجسمهای بزرگ بسازد.
اسفند؛ از یکم نقاشیهای آشور بانیپال بابّلا (زاده ۱۳۲۳) تهران بود. او پس از گرفتن دیپلم در ایران به بیروت رفت و در فلسفه و مطالعات دینی لیسانس و از دانشکده علوم الهی خاورمیانه فوق لیسانس گرفت. در این سالها در کارگاه نمایش، کارگردانی میکرد. او هنرپیشه تئاتر و شاعر نیز بود. این نمایش تا هفدهم وقت دیدن داشت. سپس مجموعهای از آثار بیژن بصیری، داراب دیبا، الهه عروضی، نیکزاد نجومی و مسعود یاسمی تماشا شد.
۱۳۵۷؛ فروردین؛ از بیستویکم عکسهای رنگی بهمن جلالی، مجموعهای حاصل سفر انگلیس برقرار و تا شانزدهم اردیبهشت در تماشا بود. جلالی در کلوب سلطنتی عکاسی انگلیس عضویت داشت و این سالها در بخش عکاسی مجله تماشا بود و این آخرین نمایشی بود که گالری شهر برپا کرد.