عنوان: بیدار شدن در خانهای بهنام فصل
گالری: نیوشتارت کولتوآر، برلین، آلمان
هنرمند: گوان چیائو
تاریخ برگزاری: ۲۲ آبان تا ۹ بهمن ۱۴۰۰
____
مروری کلی
هیچ کفپوشی جلوی سکو نصب نشده است و بهجای آن دو تکهپارچه از جنس نمد روی زمین پهن شده است. نور قرمز درخشانی بهگرمی بر پوستۀ طبل سمسن و بر دستان ظریف نوازنده بازتاب یافته است. طرح هفت گنجینۀ ساشیکو بر پایۀ باریکی ساختهشده از چوب زمرموزه حکاکی شده است. مخاطبان رودرروی یکدیگر در هر دو طرف فرش نمدی نشستهاند.
استاد بزرگ در کامیزا و استاد دوم در نشیمنی پایینتر از او مینشیند. پایینتر از آنها استاد جوان، اوگاوا، و دیگر مردان و زنان مینشینند؛ مردان در سمت راست و زنان در سمت چپ. اجرا هنوز آغاز نشده است و استادان بهنرمی با یکدیگر مباحثه میکنند. اجرای مراسم افتتاحیه تازه پایان یافته است، درحالیکه میهمانان سرهایشان را پایین انداخته و تکیه دادهاند و دربارۀ دیگران غیبت میکنند یا دربارۀ نمایش امروز با کسانی که در کنارشان، دوستانه اما بیاعتنا، نشستهاند زمزمه میکنند.
برفی که ظهر شروع به باریدن گرفت درختان کاج حیاط را خم کرده است. بامبو، درخت سرو و درخت پدوکارئوس نیز پوشیده از برفاند. امواج متناوب صدا، مانند برفی که در حیاط میبارد، در اهتزاز است و سالن را پر و گرم میکند. ناگهان جریانی از آکوردها به صدا درمیآید که مانند صدای چکش قاضی بلند و واضح است. صدای سنگین استاد دوم در سالنِ پر از زمزمه طنینانداز میشود و سکوت را حکمفرما میکند.
در همین لحظه در حیاط، کیکاچیک بهسوی سکو که از برف پوشیده شده گام برمیدارد، درحالیکه سایۀ رنگپریدۀ صورتی که از چراغها بازتاب شده است زیر غروب سنگین آبیرنگ بر روی سطح یخی سکو سوسو میزند.
داستان کیکاچیک
گوان چیائو
همۀ چیزها همواره بهشکلی دایرهوار با یکدیگر همپوشانی دارند؛ و آینده اسمی دربارۀ زمان نیست بلکه صفتی ناشناخته است. باستانی و مدرن، جدیت و طنز، تکنولوژیک و ماقبل تاریخ، بهرغم تلاشهای انسان برای اینکه آنها را از هم بهتمیزی جدا کند، بر صفحۀ یکسانی همزیستی میکنند. گوان چیائو بهدنبال آشکار کردن گذشتهای است که در آینده وجود دارد و بالعکس.
هر جفت از موجودات که متضاد فرض میشوند را میتوان از یک زاویۀ مشخص برابر، معکوس یا حل کرد. گوان چیائو که عمیقاً از رمان اطلس ابر دیوید میشل و ۲۶۶۶ روبرتو بولانو تأثیر پذیرفته، تلاش کرده است تضاد میان جفتهایی از مواد ناهمگون را کاتالیز کند، گویی میخواهد آنها را ترغیب کند که رابطهای (ستیزهجویانه) باهم ایجاد کنند. در طول چنین تضادی، دگرگونیهای مشترکی در عناصر محقق میشود و این دینامیک تعارضآمیز در متریالِ آثار این نمایشگاه حک شده است. هر ساختار یا مادهای که استفاده میشود درون خود جرمِ نیروی مخالف خود را حمل میکند که موازنۀ آن را تکمیل میکند یا آن را بهم میزند.
طرف A
کیکاچیک بهسوی سکوی پوشیده از برف گام برمیدارد... (۲۰۲۱)، بر زیراندازهای حصیری قرار داده شده است. گیلاسهای گرد بر روی زیرانداز پخش شدهاند و احتمالاً خودشان را برای اینکه گوشت سرخ، نرم و آبدارشان بریده شود عرضه میکنند و با حفرههای سیاه و صیقلیای در درونشان تزیین شدهاند. مخزنهای بنزین موتورسیکلت بر روی گیلاسها بازوهای صنعتیشان را مانند موجوداتی که میخواهند برداشته شوند بهسوی بازدیدکنندگان باز میکنند. این ترکیب، مفهومی از حشو مصنوعی را، درحالیکه جدایی میان «تقلبی» و «اصیل» موضوعیت خود را از دست میدهد، ایجاد میکند.
گوان چیائو شگفتی را در صنعت کشاورزی مییابد. او با کشاورزی از جادویی (جادوگری و علم) سخن میگوید که نه در پیشرفت در تولیدات جدید بلکه در امکان زندگی نهفته است. محصول کشاورزی در درون خودش، زندگی است و زندگی را حفظ و دوباره خلق میکند. میوه اوج این امکان است، که حاضروآماده و بر هم انباشتهشده در حجم زیاد در مغازهها پیدا میشود و با بیآلایشی کنترلشدهای تولید شده است.
معمولاً سرامیک را متریالی سنتی در مقابل تیزی، دقت و تکرارشوندگی صنعتی میدانند. در چشمانی سیاه به سیاهی چشمها (۲۰۲۱)، برجستگی بینی سرامیکی در کنار چرخهای فلزی سیاه براق، پرترهای همواره در حال تغییر ساخته است که گویی دیوارهای گالری به آن چشم دوختهاند.
طرف B
دو مجسمه بهشکل میز که هرکدام برگ نیلوفر آبی (۲۰۲۱) نام دارند در تابش نور سبز نمایش داده میشوند. این میزها فرمی مشبک دارند که شکل برگ را تقلید میکنند و مانند آثاری که با کاغذ ساخته شدهاند سبک و توخالی هستند. این مجسمهها براساس فرم دو ریشۀ درخت متفاوت ساخته شدهاند که بهشکل عمودی به یکدیگر متصلاند؛ مانند موجوداتی که ذاتاً دورگه هستند و در فضاهای خارجی آرام زندگی میکنند.
برای گوان چیائو، دوگانۀ درون/بیرون دائماً در حال تغییر است. سالنهای رنگشدۀ تابان، درعینحال مفهومی ترکیبی از فضای داخلی گرم و فضای خارجی شاداب و سبز و یا شاید هندوانهای شیرین را نشان میدهند. آثار به نمایش درآمده، تولیدمثل تغییرپذیری از مجسمههای سنتی و همچنین فرمهای زندگی هستند که مرزهای آن هیچوقت دست از تراوش کردن بر نمیدارند.
گوان چیائو (۱۹۸۳) در پکن کار و زندگی میکند. فعالیت او عمدتاً بر مجسمهسازی، ویدیو و چیدمان متمرکز است. گوان چیائو با ترکیب کردن مجموعه گستردهای از ارجاعات تصویری، همواره جزئیات زندگینامهای خود را که شامل هویت، تاریخ شخصی، پیشزمینۀ جغرافیایی و تجربه زندگی روزمرهاش است را از طریق حک کردن آنها در آثار پرشاخو برگش بازآفرینی میکند. گوان چیائو مجسمهها و چیدمانهای خود را شخصیتها یا «موجوداتی» مجازی میداند که او آنها را به هویت جدید و تحتالفظیای میآلاید. این هنرمند تلاش میکند بر اهمیت تفاوت توسط خلق تضادهای هدفمند میان ماده و مفهوم تأکید کند.