«همکاری» ژان میشل باسکیا و اندی وارهول بر پرده‌ی سینما

«همکاری» ژان میشل باسکیا و اندی وارهول بر پرده‌ی سینما

یکشنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۱

«همکاری» به نویسندگی آنتونی مک کارتن و کارگردانی کوام کوى ارماه پیش از اکران در لندن در برادوی به نمایش در می‌آید. این درام برداشتی از همکاری بین دو هنرمند برجسته‌ی تاریخ هنر، ژان میشل باسکیا و اندی وارهول، است. داستان فیلم از گالری همنام برونو بیشوفبرگر با حضور دلال آثار هنری سوئیسی، بیشوفبرگر، آغاز می‌شود. مک‌کارتن در داستان دو هنرمند را بی‌میل به همکاری عنوان کرده است که ساده‌سازی داستان است و از نظر تاریخی دقت کمتری دارد اما دلسردی آن‌ها از اهداف تجاری و بازار هنر معاصر را به خوبی نمایان می‌کند. وارهول از تمایل به انجام رویدادهای جنجالی ابراز تأسف می‌کند. از طرفی باسکیا که از تثبیت خودش به‌عنوان یک سیاه‌پوست در عرصه‌ای که آن را سفید‌پوست‌ها تسخیر کرده‌اند، خسته شده است. چرا استعداد و هنر او نیازمند پیوند به ستاره‌ای چون وارهول است؟ و چطور امکان دارد هنر گرافیتی او به یک اثر هنری با قیمت ۶۰ هزار دلار تبدیل شود در‌حالی‌که‌ معاصران با‌استعدادی مانند مایکل استوارت به دلیل تخریب اموال عمومی دستگیر می‌شوند؟

باسکیا با اشتیاق درونی خود نقاشی می‌کند و معتقد است نقاشی‌ها می‌توانند با قدرت‌های ماوراء طبیعی آمیخته شوند و از همین رو آثار بازتولیدی وارهول را فاقد روح می‌داند. در مقابل وارهول این‌گونه از هنر خود دفاع می‌کند: «من سعی می‌کنم هنری خلق کنم که شما را مجبور کند آن را نادیده بگیرید، همانطور که زندگی را نادیده می‌گیریم». در قسمت دوم داستان، محل رخداد‌ها به استودیوی باسکیا می‌رسد. این دو هنرمند به یک‌دیگر نزدیک‌تر شده‌اند. آسیب‌های روحی باسکیا شدت یافته، اعتیاد به هروئین بدتر شده است و با بی‌تفاوتی صنعت هنر دست‌و‌پنجه نرم می‌کند، به نهیلیسم روی می‌آورد و یخچال خود را از پول نقد، کریستال و خاویار پر می‌کند. اوج نمایشنامه پس از دستگیری مایکل استوارت شکل می‌گیرد. او در ایستگاه پلیس مورد ضرب‌و‌شتم قرار می‌گیرد و باسکیا در تلاش برای شفای دوستش از او نقاشی می‌کشد و در نهایت استوارت بر اثر جراحات وارده جان خود را از دست می‌دهد.

این درام پس از صحبت وارهول با این عبارات به پایان می‌رسد: «ژان میشل باسکیا… من به تو دستور می‌دهم تا ابد زندگی کنی…» لایه‌های کنایه‌آمیز دراماتیکی در این عبارت وجود دارد. همه‌ی ما می‌دانیم که باسکیا در سن ۲۷ سالگی بر اثر مصرف بیش از حد هروئین در گذشت. همینطور می‌دانیم که پیش‌گویی وارهول محقق می‌شود. در قسمتی از فیلم وارهول این سخنان را بر زبان جاری می‌کند: «ما دیگر نقاش نیستیم، ژان. ما برند هستیم. تو یک برند برجسته هستی، تو بعد این نمایش با من هستی. آن وقت تغییر لحن را تماشا کن ژان. مردم باید تو را داشته باشند. نه تو را، تو نه. نقاشی‌های تو را». 

نمایش همکاری از کوام گوی

همکاری ژان میشل باسکیا و اندی وارهول بر پرده‌ی سینما

نمایش همکاری برگرفته از دوهنرمند اندی وارهول و ژان میشل باسکیا

منبع: artnet

تنظیم خبر: الهه رمضانی مقدم

 

در حال بارگذاری تصاویر loading

مطالب مرتبط

جهت استفاده از امکانات سایت ابتدا وارد شوید.
عضو گالری‌اینفو هستید؟ ورود به گالری اینفو
عضو گالری‌اینفو نیستید؟ ثبت نام در گالری اینفو
مشکلی به وجود آمده است
اثر از آرشیو شما حذف شد اثر به آرشیو شما اضافه شد هنرمند از آرشیو شما حذف شد هنرمند به آرشیو شما اضافه شد گالری از آرشیو شما حذف شد گالری به آرشیو شما اضافه شد نمایشگاه از آرشیو شما حذف شد نمایشگاه به آرشیو شما اضافه شد