سومین نشست سالانهی پنجم با عنوان «گفتگو با هنرمند» ساعت ۱۹: ۳۰ تا ۲۰: ۳۰ یکشنبه سوم اسفند ۹۹ برگزار شد. البرز کاظمی سخنران و نفیسه صالحآبادی مجری این نشست بودند. در ابتدا از البرز کاظمی دربارهی روند کلی کار هنریشان و چگونگی انتخاب عکاسی و اثار عکسبنیان سوال شد. کاظمی پاسخ داد: هنرستان رفتم و در کنار نقاشی، عکاسی و فیلمبرداری هم میکردم. رفته رفته عکاسی برایم جذابتر شد و آن را وسیلهای یافتم برای بیان حرفها و دغدغههایم دیدم. او در پاسخ به این سوال که تأثیر کدام یک از رسانهها را روی عکاسیتان بیشتر میبینید، گفت: قبلترها سینما برایم مهمتر بود و تأثیر زیادی روی بخش تکنیکی عکسهایم داشت اما الان که زبان بصری خودم را پیدا کردهام، تأثیر نقاشی روی کارهایم بیشتر دیده میشود. در دههی قبل که عکاسی در خیابان چندان راحت نبود، عکاسیام خیلی آگاهانه نبود.
مجموعهی اولی که در این نشست نمایش داده شد مجموعهای با نام «رفیقباز» بود. این مجموعه شامل عکسهایی از فضاهای خصوصی و دوستانهای میشد که البرز کاظمی از جمع دوستانش ثبت کرده بود. کاظمی در پاسخ به این پرسش که آیا تولیدِ معنای ثانوی از کنار هم قرار گرفتن کارها مسئلهتان بوده گفت: در عکسها من خودم جزوی از اتفاق بودم. خیلی از آنها کاملا خودآگاهانه هم نیستند. من نوعی سبکزندگی از آن دوران را به تصویر کشیدم. کاظمی دربارهی سیاهوسفید بودن عکسها و دلیل آن گفت: عکاسی دیجیتال همیشه برای من غریب بوده. عکاسی آنالوگ از آنجایی برایم جذاب است که مدتزمان طولانیای بین گرفتن عکس و چاپ و ظهورش وجود دارد. در ادامه مجموعهی مواجهه/مواجهه توسط هنرمند هم به نمایش درآمد، تصاویری که همدیگر را بلوکه کردند و مانع رسیدن اطلاعات کافی به مخاطب شدهاند.
مجموعهی بعدی pieces of body بود. به گفتهی خود هنرمند، بدن مخدوششده و دِفرمهشده، حس خوشایندی را به مخاطب منتقل نمیکند. از طرفی دیگر در نبود تصویر انسانها در فرهنگما گل را جایگزین میکنند. من هم در کارهایم هر جا انسانی را حذف کردم جایش گل قرار دادم.
در ادامهی این نشست به استفاده از کلاژ عکسها در مجموعههایی از فریدون آو و بهمن جلالی هم اشاره شد. کاظمی دربارهی وابستگی مجموعهها به استیتمنت و میزان آن گفت: وابسته هستند اما مفهوم یا ارجاعات را بیان نمیکنند. ترجیح میدهم این مسائل را از طریق گفتگوهایی که در رابطه با آثار پیش میآید بیان کنم. برای همین بعضی وقتها استیتمنتها را از جهت تکنیکی مینویسم. دوست دارم مخاطب در کارها پرسه بزند و فکر کند. روشی که برای این ارائهی این مجموعه داشتم این بود که چند آگراندیسور را در یک اتاق کاملاً تیره قرار دادم و عکسها کمکم روی دیوار نمایان میشد.
البرز کاظمی استفادهی بیشتر از بدن مردانه را به دلیل محدودیتهای نمایش بدن زنان در ایران دانست. در ادامه مجموعهی مواجهه که تعدادی از عکسهای قبلی وی و تعداد عکسهایی که از منطقه موصل گرفته شده هم نمایش داده شد. کاظمی مواجهه در این مجموعه را نه مستقیم بلکه مواجههی باواسطه دانست. تلخی موضوع سبب شده که دوربین نتواند به سوژه نزدیکتر شود و بهواسطهی دیگر سوژهها با آن مواجه شود. او ادامه داد: در رابطه با ارائهی اثری با موضوع جنگ در گالریها کمی گارد داشتم. برای همین آنها را در یک فضای سادهتر که در اینجا یک اتاق برق است نمایش دادم. خیلی کم پیش میآید که مخاطب در رابطه با روند تولید آثار سوالی بپرسند برای همین من سعی میکنم در استیتمنتهایم از تمام پروسهی ایده، خلق و ارائهی عکسها حرف بزنم. توضیح این پروسه باعث میشود که مخاطب نسبت به بخشی از اثر محتاطتر و یا برعکس رادیکالتر شود.
در بخشی از بحث هم در رابطه با کلاژ و ماهیت آن در کار هنرمندان دیگر و آثار خود هنرمند صحبت شد. البرز کاظمی در پاسخ به این سوال که تأثیر پدرشان (کاوه کاظمی) را روی عکسهای خودشان چطور میبینند، گفت: این تأثیر بیشتر در فضای عکاسانهای بود که ایشان برای من بهوجود آورده بودند. عکاسی برای من از طریق ایشان فضای آشنایی بود و عکاس شدن من قطعاً تحت تأثیر ایشان قرار داشت. همچنین با اینکه روشهایمان متفاوت است اما دغدغههایمان در برخی موارد یکی است.