;
ژولیا کریستوا در حوزه بنیامتنیت ،امر نشانه ای را متضمن زبان ،انگیزه ها ،رانه های شهوانی و ضرباهنگ و جریانات جسمانی می داند،که تماما در یک رابطه شعاع گونه با نهاد یا هسته ی مرکزی خود ارتباط دارند.
نشانه ها،اعتبار خود را از رابطه با دیگر اجزاء یک متن می یابند ؛ نحوه چینش و روایت در لحظه سرنوشت متن را عوض می کند و به صورتی مدام رشد درون زا را در حین حفظ ارتباط با هسته ی مرکزی پیدایش خود طی می کند.
ارجاع نمادهای محمدرضا عباسی به فرهنگ رمزگان حوزه روانشناسی ،با تاکید بر فروید صورت یافته است.در روایت های او به علت حضور یک زن در حوزه ی مکتب اول فمنیسم قرار می گیرد.نحوه ی ارتباط زن با اجزاء نمادین کادر ،درونمایه ای اروتیک دارد.کنش سریالیستی اودر قراردادن هاشورها لحن معاصرداردو تداعی کننده دوخت است و این حالت باهم جهت بودن هاشورها تاکید گشته است.