;
ماهیها در خشکی
لابد عاقبت غریب خوزه آرکادیو بوئندیا در «صد سال تنھایی» را به یاد داریم؛ رویابافی، رویابافی، رویابافی، سفر و جستوجو، کشف و شھود، رویابافی، آغاز فراموشی، فرورفتن در جھانی دیگر، سخنگفتن به زبانی دیگر، به زبانی که ھیچکس آن را نمیفھمد و رسیدن به آن جایی که پیرمرد را با طناب زیر درختی در حیاط میبندند تا بمیرد. تصویر واپسیناش زیر باران و طوفان، درحالیکه با طناب به درخت بسته شده و ھمزبان و ھمدلی ندارد؛ یک غریبهی واقعی با این جھان.
حالا، مصطفی نادر و طاهره فلاحزاده عامدانه دچار فراموشی خودخواسته شدهاند، نامِ والدین بدون گذشته را برای خود برگزیدهاند و ھمچون ماھیانی که در آغاز تکامل به جای مردن در خشکی شروع به خزیدن کردند آنھا نیز با پاھای خود از زندگی روزمرهشان فرار و به دنیایی قدم گذاشتهاند که در آن ھر آشنایی غریبه و بالطبع ھر غریبهایی آشناست.
طاھره فلاحزاده در طول بیست و پنج سال گذشته به شکل مداوم از طریق ظھور و ثبوت کاغذ عکاسی سیاه و سفید آثاری خلق نموده است که اکثراً در ابعاد صفحات کتاب و ھمگی بر پایهی نگاتیوھایی از عکسھای خود او ھستند. فلاحزاده در عکسھای خود تلفیقی از عناصر فتوگرام کلاژ و تخریب سطح عکاسانه را به نمایش میگذارد که به شکلی شاعرانه رسانهی عکاسی و جامعهی اطراف او را همزمان بازنمایی و نقد میکند. فلاحزاده در عکسھای خود آدرس هنرمندی را به ما میدھد که در عین زندگی در جامعهای بسته به شکل آزادانهای در اتاق تاریک به طور مداوم در حال ساختوساز زبانی عکاسانه و شخصی بوده است.
مصطفی نادر در آثار خود که آنھا را قاب-مجسمه می خواند به شکلی خیرهکننده تلفیقی از ھنر فولکلور، ھنر فراواقعی و ھنر بیانگرایی را در ھاون ریخته و با گوشتکوب شاعرانهی خود تا بدانجا آن را میکوبد که محصول نھایی را نمیتوان چیزی جز ھنر معاصر خواند. آثاری ھمزمان بازیگوشانه و مملو از شوخطبعی اما در عین حال ارائهدھندهی تصویری به غایت خاص و یکه از سواحلی است که قایق خیال و پاروی دستان او توانایی پھلوگیری در آنھا را داشته است. آثاری که نادر در این نمایشگاه ارائه میکند ھریک در پاسخ به عکسھای فلاحزاده خلق شده و ھمزمان ھر قاب-مجسمه در برگیرندهی موجوداتی است که ھمچون تماشاچیان به دور عکسھای فلاحزاده در چرخشاند درحالیکه با یک چشم به صحنهی عکسھای او مینگرند و با چشم دیگرشان ما را زیر نظر دارند.
پر بیراه نیست اگر تمام امروز را به خبر نمایشگاه "ماھیھا در خشکی" فکر کنیم، به والدین بدون گذشته فکر کنیم، و رویا ببافیم. تصور مصطفی و طاھره ھردو در زیر یک سقف در حال صحبت به زبانی که فھمیدنش نه سخت و آسان بلکه عجیب و غریب مینماید.
ھادی فلاحپیشه بھمن ١٣٩٩