;
هوشیاری به سبب نقاشیها، مسجمهسازیها و پویانماییهایش که میکوشند تا ادراک بیننده را از زمان، فضا و مادیت به چالش بکشند، چهرهی شناختهشدهای به شمار میآید. کارهای او غالباً به ایدهها و حالتهای وجودیِ متضادی از جمله شفافیت و تیرگی، صدا و سکوت، سطح و عمق، و حضور و غیاب میپردازد. عنوان این نمایشگاه از واژهی هزاربرابر الهام گرفته است تا از تجربهای بگوید که مجرایی برای فهم جهانِ پیرامونِ ماست. هر اثر شکافها یا تاخوردگیهایی را بهسان فضایی که در رؤیاها، تصورات و ادراکات ما وجود دارد، به نمایش میگذارد.
درست مثل مارک روتکو که زمانی گفته بود نقاشیهایش را باید از فاصلهی ۱۸ اینچی مشاهده کرد تا بر میدان دیدِ بیننده مستولی شود، آثار هوشیاری نیز شکلِ نگریستنِ مشابهی را ارائه میدهد. نقاشیهای او از دور یادآورِ کیهان است اما زمانی که بیننده نزدیکتر میشود، جزئیات و حروفِ عربیِ پنهانی که فرمهایِ درهمِ او را شکل داده است، شروع به نشاندادن خودشان میکنند. واژگان عربیای که در ترکیبهای او تعبیه شدهاند، در واقع همنشینیِ دو عبارتِ متضادِ «من هستم» و «من نیستم» است که آزادانه مابین وضعِ مبهم و واضح نوسان میکند؛ جایی که معنایِ وجود ما در دنیای خیالی او زائد به نظر میرسد و ناپدید میشود.
هوشیاری با هر یک از این آثار میکوشد تا سوژههایی نظیر پژواک صدا، نَفَس انسان یا خاطره را که ذاتاً ناملموساند، در ذهن مجسم کند. نَفَس ما تنها بخار آب نیست بلکه تمثیلی است که هنرمند مجموعهی خود را با آن آغاز میکند. این هنرمند از نظریهی «مرحله آینهیِ لکان» (که میگوید ما خود را با دیدن خود درک میکنیم) الگوبرداری میکند و تلاش خود را به کار میبندد تا با نگریستن در آینه تصویر خود