;
نقاشیهای پرشور و آشفتهی بنیصدر با بهتصویرکشیدن ماهیت چرخهای تاریخ جمعی ما جنب و جوش جهان را به ظاهر درمیآورد. عنوان این نمایشگاه ادای احترامی به یکی از قلمزنیهای مجموعهی لُس کاپریکوس (۱۷۹۹)، به نام «آن ذرات گرد و غبار»، اثر فرانسیسکو گویا است. این هنرمند ایرانیتبار ارجاعات تاریخی-هنریِ گوناگونی را با نمادپردازیهای کاملاً شخصی کنار هم قرار داده تا تصورات درونیِ خود را بیان کند. عنوان نمایشگاه تمام جنبههایی را که در آن امر خرد و امر کلان به یکدیگر آگاهی میبخشند، دربرمیگیرد؛ و این مسئله از مواد اصلی رنگدانههایی که نقاشیهای بنیصدر را تشکیل میدهند تا سلولهای درکناشدنیِ ویروسی که مشخصهی امسال به شمار میآید، کاملاً مشهود است.
اهمیت خاطرهی فردی و جمعی به شکل برجستهای در این آثار به چشم میخورد. در این میان، اقتباس بنیصدر از عصر اساطیری یا تاریخی که برای دربرگرفتن فانتزی، اسطوره و ایدئولوژیها شاخ و برگ میگیرد، تصور مدرنیسم از ترقی را زیر سوال میبرد و سیستمهای زمانی ما را به عنوان برساختهایی فرهنگی برجسته میکند. او در آثار خود از اشعار حماسی باستانی نظیر گیلگمش، اودیسه و دوزخِ دانته بهره میگیرد و داستانها و کهنالگوهای آنها را جمعآوری میکند.
اساس این روایتها به جای پژمردن در گزارشهای تاریخی، در زندگی معاصر و تصورات ما از آینده پابرجاست. بنیصدر در توضیح این مسئله میگوید: «من شیفتهی این گردآوری دایرةالمعارفی از پارههای دانش و درهمآمیختن آنها برای آفرینش یک دنیای خیالیام». از آنجایی که چرخهی شادی و بلا تا ابد ادامه دارند، بنیصدر بهسان فردی سراپاچشم این روند را ملاحظه میکند و جوهرهی بشریت را بر بوم نقاشی به تصویر میکشد.