;
“مثل هر کس دیگری، زندگی او هم چنان تکهتکه است که هر بار ارتباطی بین دو تکهاش میبیند، وسوسه میشود که در آن ارتباط به دنبال معنایی بگردد. ارتباط وجود دارد. اما دادن معنایی به آن، نگریستن به ورای حقیقت عریان وجودیاش، یعنی ساختن جهانی تخیلی درون دنیایی واقعی، و او میداند که دنیای واقعی تاب آن را نمیآورد.”
– “اختراع انزوا”، پل استر، ترجمهی بابک تبرایی
در خلق این مجموعه، هنرمند با استفاده از رسانههای معاصر مانند اینترنت و تلویزیون به عنوان منبع اصلی الهام، تلاش در به چالش کشیدن راههای همنشینی و مرتبط کردن عناصر فرمی، تکنیکی، استعاری و موضوعی در پروسهی نقاشانه را دارد. آثار این مجموعه بیش از آنکه دارای فرم و ساختار مشخصی باشند و به «هستی» مسائل اشاره کنند، به فرآیند شکلگیری و «شدن» این مسائل میپردازند.
در پروسهی خلق برخی از آثار این مجموعه، هنرمند از کلاژ به عنوان پیشطرح نقاشیها استفاده کرده است و در مقابل، در خلق سایر آثار صرفا با ارجاع به این تکهها و ترکیب، بازنگری و حذف این عناصر، به پروسهای کمابیش بداهه و ارگانیک در امر نقاشانه دستیافته است.