;
چالش بردن یک منظره سه بعدی به سطحی دو بعدی چانه زنی بین جهان واقعی و تخیلی است. هنرمندانی که به این حیطه وارد می شوند و با توانایی های اجرایی خاص خود به آن می پردازند، دید خود نسبت به جهان را به تصویر می کشند. فضاهایی تخیلی که همزمان انسان را دعوت میکنند و در عین حال در برابر تماس انسانی مقاومت میکنند. رنگهای واقعی و فرمها کش و قوس پیدا میکنند تا جهانی دیگر شکل بگیرد که رابطه هنرمند با طبیعت را به نمایش می گذارد. هر نقاشی با نقطه و خط آغاز میشود به گونه ای که در نگاه نزدیک به نقاشی ها همه چیز به هم ریخته و غیرقابل تشخیص به نظر میرسد. نتیجه چشم اندازهایی است که صرفا بازنمایی طبیعت نیستند بلکه جهان تغزلی و تخیلی را شکل می دهند که در نقاشی های آرزو شهدادی به بهترین وجه نمود پیدا می کند. هنرمند می نویسد: جذابیت به تصویر کشیدن طبیعت از نظر من بازگشت و سعی در رسیدن به تعادل در زندگی است. تالش برای خلوت کردن در فضایی که به دریافت عمیق تر و نهایتا تجربه *بودن* و درک زندگی درک نشدنی کمک می کند. کنکاشی در ماهیت تفسیر نشدنی حیات. برای من مناظر طبیعت بستری مناسب و نمودی از حالتهای مختلف ذهن است، گویی رنگ ها و خطوط و فرمها برداشتی از روان انسان هستند از تجربه های غم، شادی، هیجان و سکوت و سکون.