;
قاشیهای این مجموعه خالف مناظر خیالیای که تا کنون میکشیدم حاصل مواجههی مستقیم با محیط پیرامونم است. مطالعهای است دربارهی نور و سایه و فرمهای هندسی خانههای این شهر از زوایای گوناگون. همین مساله هم منجر به تنوعی در پالت رنگی و نوع قلمگذاری شده است. شرایط آب و هوایی گاه مجالی برای درنگ باقی نمیگذاشت؛ باید خیلی سریع آنچه را که پیش چشمم بود دریافت و ادراک میکردم و سپس بر بوم میآوردم. اما گاهی هم میشد سر صبر مشغول کار شوم که این بخصوص در طراحیها مشهود است. در نهایت شاید مجموع تمام این تصاویر پرترهای به دست دهد از شهری که در آنم. پرترهای که نه با پیشفرضهای نظری بلکه به سادگی تنها با نگاه کردن ساخته شده است؛ مثل وقتی که در چشمان یک انسان میبینی غمگین است یا شاد. من هم چشم در چشم این شهر شدم.