;
مجموعهی علی رستگار حاوی دو مفهوم کلی سلول و جاذبه از دیدگاه علمی عرفانی است که در نهایت برهم منطبق و متحد هستند. بخش مهمی از مکاشفهی رستگار برای خلق این آثار از سفرهای او در دورانی طولانی به بیش از ۲۰ شهر ناشی میشود و این هنرمند همچنان در حال طی مسیر است.
سلول ساده ترین شکل ارگانیسم زنده نیست بلکه پیچیدهترین اشکال در طبیعت هم به طور کل و جزء در قالب یک سلول قرار میگیرند و از تمام اجزاء ضروری سلول(غشاء، هسته و روزنه) بهرهمند هستند. (مفهوم عرفانی وحدت و کثرت) یا نظم از بیرون و بی نظمی از درون.
با این تعریف یک کهکشان و حتی یک جهان لایتنهاهی سلولی بزرگ است. هسته حاوی راز یک سلول است و مرکز باز تولید و مبدل انرژی سلول و خلق نور.
نوری که از بلور بیآلایش و تطهیر شدهی آدمی جریان مییابد و جاذبه میشود.
و سوی دیگر نور، عشق است. این مفهوم به صورت نمادین در اثری با عنوان «شهرزاد» برای علی رستگار معنا مییابد. گویی کلیدواژهی اولین عشقها برای او با شهرزاد به مثابه آفرینیش و خلق تداعی میشود.
نمایشگاه «بندهش» به معنای آنگاه که رستن آغاز شد بر گرفته از متون قدیمی در کتابهای ایرانی نامگذاری شده است.