;
مکان و معماری جایی معین برای زیست ما نیست بلکه عینیتی از زیست ما است.
از نقاشی ونسان ونگوگ از یک کلبه قدیمی در زیر آسمان سرخ رنگ غروب تا اثر ادوارد هاپر از یک خانهی بزرگ ویکتوریایی در کنار ریل راهآهن، معماری در نقاشیهای معروف ادوار مختلف به عنوان منبع متمایز الهام در خلق آثار نقاشی به شمار آمده است. از سویی دیگر در بسیاری از آثار نقاشی جزئیات و فرم عینبهعین تکرار نشده تا هنرمند مفهومی دیگر را به واسطهی سازه و ارزش معماری بیان کند. نقاشیهای معاصری که به بازنمایی بناها میپردازند در نهایت فرمی دیگر از بنا را نشان میدهند که به بیانی دیگر روح معماری را بیشتر نشان میدهند. آنچه بر بنا گذشته و آنچه که اکنون از پیرامون و جامعه بر بنا افزوده شده و یا از طرفی دیگر، از بنا به پیرامون آن جاری شده را میتوان در نقاشی از هر بنا و محیطی دریافت کرد.
در میان نقاشان معاصر ایرانی دغدغهی شیوا خوشبخت در مواجهه با معماری قابل تأمل و در عینحال مطلوب است چرا که با زیباییشناسی و حسی از نوستالژی ملی و تاریخی همراه است. او اهل اصفهان است و با شهر عجین. اصفهان را با عالیقاپو، منار جنبان، سیوسه پل، مسجد جامع، کلیسا و سایر بناهای تاریخی این شهر تا امروز بازنمایی کرده اما آنچه در اثر او میبینیم در گذر از هنر معاصر به نازیباییهای بصری مانند داربست یا گودالی از گل ختم شده است. گرچه بسیاری از آثار او صرفاً در تقدیر از زیبایی و شکوه مناظر و معماری سنتی است اما در میان آنها نیز میتوان بیم هنرمند از پایان یا تخریب بناها و معماری ادوار مختلف ساسانیان، ایلخانیان و سلجوقیان را دریافت کرد. مجموعهی «فراگرفته» مسیری از تقدیر تا تخریب معماری تاریخی را پیش روی میگذارد.