;
پیگوت ها
دوگانگی، حالتی زجرآور و دهشتناک است. تضاد میانِ بُعد انسانی و حیوانی، زیبایی و زشتی، خیر و شر ... انتخاب راه دشوار است. اینجاست که هنر، یاری دهنده است. چراغی در تاریکی، که ناخودآگاهِ ناشناخته را می توان اندکی با آن روشنتر دید.
هنر، ماهیتی آگاهی بخش دارد. ما با "پیگوتها"، به درون این فضای ناشناخته سفر کردیم. تلاش کردیم حقیقت دوگانگی خود را درک کنیم. اگرچه نتوانستیم آن را محو و یا درمان کنیم، اما با برون فکنی به وسیله ی ساخت اثر هنری (پیگوتها) تا حدودی از آن رهایی یافتیم.
آنچه از پیگوتها در ابتدا میبینیم، موجوداتی چند وجهی هستند که تلاشی خستگی ناپذیر برای یکی شدن دارند. هویت گمشده ی آنها، موقعیتی جهنمی بود که بر بافت، جنس و ساختشان تاثیر گذاشت. صدها بار پوست انداختن، آنها را چنین موجودات به ظاهر خشن و زمختی بار آورده است. اما در درون شان، هستی لطیف و روانی جاری ست. آنها از دل مواد بازیافتی شکل گرفتند. چرا که نگران زبالههایی هستند، که زندگی انسانی ما تولید میکند.
پیگوتها دروازهای هستند که مخاطب را دعوت به تأمل در دوگانگی وجودی، سفر به سمت وحدت، زدودن تاریکیها و راه یافتن به روشنایی میکنند. هر پیگوت با سرنوشتی متفاوت، بیانگر داستانی متفاوت است.
شعله آریان پور
داریوش پور قربانی