;
هنگامی که وزیریمقدم به ایتالیا نقل مکان کرد (از ۱۳۳۳ تا ۱۳۴۱ در آنجا اقامت داشت)، مفاهیم فرمالیستی مدرنیسم به یک پارادایم سخت تثبیتشده تبدیل شده بود.
در طول تحصیل او در آکادمی هنرهای زیبا، استادان ایتالیایی در درک و انتقال موثر این ایدهها مهارت زیادی داشتند. شرکت در این دورهها ذهن وزیریمقدم را برای مفصلبندی مدرن عناصر بصری باز کرد و او را به سرعت به سوی نقاشی ناب مدرنیستی سوق داد و تعهد مادامالعمرش به انتزاع را تثبیت کرد. وزیریمقدم مدتی را در استودیوی توتی شالویا، «سیاه و سفید»، سپری کرد و مفهوم هنر مینیمالیستی برای اولینبار در آنجا به ذهنش رسید؛ طیف وسیعی از ایدههای آوانگارد (از سایبرنتیک گرفته تا فلسفهی ذن) در این مکان مورد بحث قرار میگرفت.
هنرمندانی از جمله پینو پاسکالی، ماریا پیوپی، ماریو چرولی، یانیس کونلیس، بهجت صدر و محمد ملیحی نیز در دورهی آموزشی شالویا شرکت کردند و در چارچوبی استثنایی از تجربهگری و در یک جوّ فکری نو، به همراهان دیرپای وزیریمقدم در زندگی و تحصیل بدل شدند.
اثر بزرگ سمت چپ (بدون عنوان، ۱۳۳۷) یکی از بهترین نمونههای مناظر انتزاعی هنرمند از مظاهر بصری زمینی و کیهانی را به ما نشان میدهد که میان مقیاسهای مختلف بینش در بازی و جنبوجوش است. نکتهی عجیب و حیرتانگیز این است که چگونه وزیریمقدم با بعضی از اصیلترین قهرمانان اکول دو پاری و هنر انفرمل از قبیل آلبرتو بوری، هانری میشو، ژان دوبوفه و آنتونی تاپیس دیالوگی را شکل میدهد و در عین حال مسیری کاملا تجربی را دنبال میکند.
هنر وزیریمقدم، نزدیک به نگرشی باطنی و فراتر از ظواهر، بهسادگی روند عمیق مادی و زمانیاش را آشکار نمیکند، چه رسد به تأثیراتش.