;
چگونه تصاویر میتوانند معنای نوشتار را گسترش یا تغییر دهند؟ ترکیب حروف و استفاده از ویژگیهای بصری آن، سعی در ایجاد ارتباط از طریق دگردیسی مفهوم کلامی به فرمهایی مسطح یا حجم یافته دارد و به منزلۀ یک ژانر، تحت عنوان "calligraphy installation"، در هنر معاصر شناخته میشود که نشان دهندۀ هم افزایی بین متن و محیط است. خلق "مجموعۀ انعکاس" در پهنۀ این ژانر جهانی، پیشینهای محکم در تاریخ هنر ایران دارد و به جریانی موسوم به خوشنویسیِ جاندارنما باز میگردد که در انواع آثار هنری همچون کتیبههای معماری و سفالینهها شکل گرفت. تداوم آن در دوران متأخر، تداعی بخش نوعی هنر نائیف در تصویرگری سنتی و عامیانه است که در دهۀ 1340 (ه.ش) مورد کشف و توجه پایهگذاران جنبش سقاخانه قرار گرفت. شیوهای که حروف، در فیگورهایی همچون انسان و شبه انسان مستحیل گشته و در اوج مدرنیسم ایرانی جایگاه ویژهای پیدا کرد.
ژانری که اکنون در گذر تاریخ و تجربهگرایی مهدی سعیدی، گامی فراتر نهاده و با دگرگونیِ اتمسفر گرافیک در نحوۀ دیده شدن کلمات، و بر هم زدن نظم روایی آنها، به چیدمان و بُعد فضایی تصویر و نوشتار در ترکیب آینه و بوم پرداخته است. کاربرد آینه و تغییر اندازۀ آنها، انعکاس و تقارن کامل چهرهها را بر هم ریخته و نیمه رها میکند. بازتابی از لایههای عمیق چهرۀ فردی و اجتماعی در آن نمایان گشته و شخصیتهایی متضاد و چند قطبی میآفریند که نمایش آن در "تضاد متریال"، "تضاد زاویه"، "تضاد بافت" و "تضاد رنگ" نیز گزینشی مؤثر در پی دارد.
فرمهای قرینه، بر خلاف سنت معمول، به فروپاشی تعادل در ساختار نگاه مخاطب انجامیده و میتواند به پرسشهایی فلسفی دربارۀ واقعیت، توهم، زمان و مکان منجر شود. تماشاگران ممکن است به تفکر در مورد احساسات و افکارشان بپردازند و این بی حد و مرزی، بدون ویرایش، خصایص فردی آنان را در این انعکاسِ دوسویه مداخله میدهد. مخاطب بخشی از اثر شده و در این فرآیند، تعاملی از جنس تاریخ، جامعه، هویت و خودآگاهی برقرار میگردد.
دکتر شیما فهیما
تابستان 1403