;
سه حجم اصلی در نمایش حاضر به باقی مانده ای از یک مهمانی بزرگ میماند پازلی از تکه هایی پراکنده، که به طور هم زمان بسیاری از عناصر کاری رامتین زاد تا به امروز را داراست قطعاتی که با وجود شباهت با نمونه های قبل خود، بنا به اختصار و ایجاز به دست آمده رسیدن به معنا و روایتی سرراست از آنها را با دشواری روبه رو می سازد. با وجود این تغییر اما آگاهی از کارنامه ی کاری رامتین معنای این کارها را آشکار می.کند چنان که حضور تاسهای بازی در این حجمها کنایه ای به مفهوم زندگی به مانند یک بازی در ترکیبی از مهارت و شانس و تقدیر را یادآوری می کند و از این رهگذر این قطعات سرهم بندی شده را نتیجه ی انتخاب و بازی انسانها جلوه میدهد. در تحلیل بهتر این آثار، توجه به چیدمان پیشین هنرمند در فضای گالری اعتماد در باغ نگارستان نقطه ی شروعی درخور خواهد بود در چیدمان مورد اشاره مخاطب با نوعی سرخوشی، از جنس مواجهه با صحنه ی سیرک از داستان پینوکیو و یا ماجرای خانه ی شکلاتی در داستان هانسل و گرتل مواجه بود که در غیاب معنادار شخصیتهای انسانی هراسی از فرجام آنها را در ذهن باعث میشد. از آن چیدمان عظیم اما در این نمایشگاه تنها چند حجم سرهم بندی شده از قطعات پراکنده باقی مانده است. رویش گلهایی بر روی این حجم ها، به نوعی زوال و تجزیه ی این عناصر اشاره میکنند به رغم زوال نشانه های انسانی در این حجم ها و برچیده شدن بساط تهاجمی آنها اما سویه ی طبیعت نیز بی آسیب نمانده است. شیر تاکسیدرمی که از بقایای آن گلی روییده، اشاره ای معنادار به این موضوع دارد. دهان گشاده در این چیدمان با ارجاع به جهان گروتسکی کارهای رامتین، این چرخه ی زوال و سقوط را بار دیگر یادآوری میکند. شتک رنگی ریخته بر سر و روی طاووس ایستاده بر روی یکی دیگر از این حجمها نیز در تضاد با نقاشی معروفی از رامتین که در آن این پرنده در نهایت جلوه گری با پرهای باز ترسیم شده بود، بیشتر غروری جریحه دار را به نمایندگی از طبیعت تداعی می کند.
زبان کاری رامتین در طول سالهای اخیر تمایلی آشکار به نزدیک شدن به نوعی انتزاع ریختی و ایجاز در بیان را به تماشا می گذارد. نتیجه ی کار تا به امروز همچنان سویه هایی روایی و نمادین را در خود حفظ کرده است. از این منظر حتی نزدیکی برخی نقاشیهایش به کارهای آبستره بیانگر این زوال و تباهی در جهان کارهای اوست. در ادامه ی همین منطق، حتی نوع ساخت مجسمه های زاد که خود آن را آگاهانه کاردستی مینامد نیز حامل معناهایی کنایی است فرم کیک، در عین اشاره به داستانهای معروف و ارجاع به فضای کارناوالی در کار هنرمند به طور همزمان به مفهوم چرخه حیات و زندگی قابل تفسیر است. چیدمان عناصر معنادار و مختلف بر روی پایه ای به شکل کیک با اصرار بر فاصله گرفتن از هرگونه صناعت ماهرانه و واقع گرایانه نیز نقضی بر ایده ی فریب و خودنمایی و تلاشی بر برملا کردن آن جلوه می کند. در این یادآوری کیکهای رامتین در مقابل کیک های ترومپ لوئیل (قریب نما) که در نهایت شباهت به عناصر دیگر ساخته میشوند و مخاطب را دچار فریب در باب ماهیت خود میکنند قابل تفسیر است گویی هنرمند با این تمهید میکوشد تا با فاصله گرفتن از زندگی و اصرار بر ساختار کاردستی در کارهایش دروغی دیگر را بر ملا .کند در این جا نیز رامتین ناخواسته داستانهایی از گذشته را به یاد ما می آورد. داستانهایی از تاریخ هنر که در آن هنرمندان میکوشیدند تا با خلق جهانی فریبنده که مخاطب آن را واقعی می پنداشت مهارت خود را به تماشا بگذارند چنان که زئوکسیس هنرمند افسانه ای ،یونان، خوشه انگوری را چنان واقع گرایانه به تصویر کشید که پرندگان به اشتباه برای نوک زدن به سمت آن پرواز کردند
و جوتو، نقاش ،شهیر در دوران ،کودکی یک مگس را به اندازه ای واقعی بر روی تصویری از یک چهره نقاشی کرد که استادش چندبار برای پراندن آن کوشید.
پویایی کارنامه ی رامتین در ابعاد فنی و بیانی تا به امروز مخاطب کارهایش را در هر نمایش با خود همراه کرده است. از این روست که باید با اشتیاق در انتظار پرده ی بعدی در این روایت .ماند نتیجه هر چه باشد و حتی اگر ساخته های بعدی او از ایجاز و انتزاع بیشتری برخوردار شوند باز هم میتوان با نگاه به کارهای قبلی هنرمند معنا و مفهوم آنها را رمزگشایی کرد.
آرمان خلعتبری
شهریور ۱۴۰۳