;
روزها از پس هم میگذرند و «رنج» هر بار در بدنی متفاوت خود را مقابل دیدگانم ظاهر میکند. یکبار پشت میز مینشیند و شمع سالروز ملال زیستهاش را فوت میکند؛ بار دیگر روی تخت دراز میکشد تا بیصدا در بسترش حل شود. آنقدر سوگواری میکند و به خود میپیچید که از تنْ زدوده شده و به گوشت و رَگوپی رسیده است. من هم بادقت، هر روزش را به تصویر کشیدم تا از شدت این مِحنَت بیحد کم کنم و آن را تنها به یک شکلِ وابسته به احساس (فیگور) بَدَل کنم. «تَن زُدوده» مجموعهای است که برای مواجهه با جنبه رویت ناپذیر احساس، پا فراتر از فیگوراسیون گذاشته و مانند رنج، هر روز و هر احساس و صدا را به فیگور تبدیل کرده است.
این نمایش با همکاری گالری موتورخونه برگزارمیشود.