;
به میدان کشیدن عناصر هویتی و زیبا در نهایت مهارت و جزئینگری در آثار عبدی اسبقی نه از باب تفنن، که یادآور دردناک از دست دادن، فقدان و خاراندن مداوم یک جای خالی است. آثار او با مخاطب همان کاری را میکند که خاطره با انسان. از این منظر هر اثر او نه یک مواجهه سرسری، که به نوعی واکاوی زخمی است.
اسبقی همچون هر نقاش مولٔفی راوی دوران خود است. دورانی که پنهانکاری، ناپایداری، بیمعنایی و بیاخلاقی در پوسته و لفافی از تاریخ، ترس و کلمات، در حال اضمحلال، تکرار و تخریب است.
حسین گنجی