;
کالبد شهر بازخلق تن آدمیان و ساکنان شهر است. با فرسودن تنِ انسانها، فرسوده میشود با غمشان غمگین میشود و با شادیشان شاد. اینچنین است که شهر به موازات حضور آدمی در هنر نیز ظهور مییابد و راوی روزگار میشود. آنچه در نمایشگاه «داستان دوشهر» آمده مروری است بر بیم و امید یا غم و شادی یا هر دوگانهی دیگری که انسان ایرانی معاصر را فروگرفته از دریچهی نگاه هنرمندان چند نسل. اتوپیا و دیستوپیا یا آرمانشهر و ویرانشهر همان دوگانهای است که وضع اکنون را میشود با آن بازخواند؛ دوراهههای فرارفتن از وضع اکنون به گذشته یا آینده. هنرمندان در نمایاندن شهر اکنون را به چالش میکشند و گاهی بدیلهایی را پیش روی مخاطب میگذارند. از این دریچه کنار هم نشاندن این آثار بهمثابه کاوشی در زیست اکنون است.
سعید باباوند