;
در مجموعه ی فرکتال پله ها به نماد سفر ذهنی و درونی تبدیل شده اند این آثار بازتابی از جهانی ست که در آن مرز میان خواب و بیداری منطق و خیال فرو می ریزد پله ها در این نقاش بلکه اس ی ها نه تنها ابزار جابه جایی اند ستعاره ای از تکرار تکامل و بی پایانی اند؛ همان گونه که در ساختارهای فرکتال هر جزء آیینه ای از کل است. در فضای سورئال این مجموعه پله ها به سوی مقصدی نامعلوم می روند گاهی معلق در هوا گاهی در هم تنیده گاهی بی سرانجام آنها تماشاگر را به درون لایه های ناخودآگاه می برنده؛ جایی که معنا نه در وضوح بلکه در ابهام شکل میگیرد.
فرکتال دعوتی ست برای عبور از سطح آشکار واقعیت و فرو رفتن در عمق نمادها؛ تلاشی برای بازآفرینی دنیایی که در آن هر پله آغاز پرسش تازه است.