;
مجموعه حاضر مواجهه انسان با طبیعت است، اما نه طبیعت بهمثابه پدیدهای عینی که با چشمان دیده میشود، بلکه آن بُعد درونی که در ساختار آگاهی انسان بیدار میگردد. این بومها، شکافی میان ادراک بصری و تجربه احساسی را برجسته میسازند که خود جهانی مستقل برای خلق هنری فراهم میآورد. پرسش محوری این آثار این است: آیا میتوان تجربه زیسته در طبیعت را، با آن حس بدوی بودن که هم آشناست و هم غریب، به تصویر کشید؟
تلاشی در راستای بهدستآوردن آنچه پیش از بیان رخ میدهد، است؛ تجربهای پیشازبانی که در لابهلای انعکاسهای مبهم آب، شاخههای درهمتنیده جنگل، و حضور انسانی محو و تمایز یافته، بازتاب مییابد. آثار این مجموعه، حسی دوگانه را بازسازی میکنند: آنچه با چشمان باز دیده میشود و آنچه با چشمان بسته، در یادآوری کودکی، به ذهن بازمیگردد—لحظهای که جنگل برای اولین بار فراتر از مجموعهای از تنهها و برگها، به موجودیتی زنده و مرموز بدل شد.