;
گالری زاغ بنفش
دومین نمایش از پروژه شعر بصری پاساژ تایپوگرافی تهران با همکاری گالری آداپا+گالری زاغ بنفش
استیتمنت شعر کانکریت و شعر بصری تنها یک ژانر نیست؛ تمرینی است برای دیدنِ دوبارهی همان چیزهایی که فکر میکردیم میشناسیم. حروف، خط، زبان، همه به مثابهٔ پدیدههایی ظاهرشونده با ما روبهرو میشوند، و نه بهعنوان اجزای یک «چیزِ» ازپیشفهمشده. شکل پیش از معنا میرسد، فضا پیش از جمله، سکوت پیش از صدا. آنچه میبینیم، تنها شکل نیست—چگونگی پدیدار شدنِ شکل است. در این گزاره زبان از وضعیت ابزاریاش خارج شده و به پدیدهٔ قابلزیست بدل میشود. هدف تولید شعر نیست؛ بلکه ساختن شرایط دیدنِ شعر است. شرایطی که در آن، مشاهدهکننده نه صرفاً مخاطب، که شریک تجربهٔ آن میشود. فرم و معنا از یکدیگر جدا نمیشوند؛ بلکه در لحظهای بههم میرسند، همچون دو لایه از یک چیز که فقط در «دیدن» کامل میشوند. شعر بصری، نقطهٔ تلاقیِ حضور و زبان است؛ جایی که شعر اتفاق نمیافتد، پدیدار میشود. ای شاعر! از باران مگو، بباران. مسعود زمانی