;
آثار یاسمین خورسندی در یک کلام زنانهاند؛ نه به آن معنا که غالباً از این صفت به مثابه کلیشهای برای اشاره به ظرافت و ساختوپرداختِ لطیف در خلق اثر هنری استفاده میشود - و در پسِ خود نوعی نگاه تبعیضآمیزِ برآمده از باور به تمایز زیستی را پنهان میکند – بلکه از آن روی که هویت زنانه را به منزلۀ چالشی، در مقام کارمایه یا سازوکار تولید و عرضۀ هنر، در کانون توجه خود مینشاند، شایستۀ موصوف شدن به چنین صفتی میگردد.یاسمین خورسندی در کارنمای حاضر، دو مجموعه را در کنار هم به نمایش گذاشته است؛ نخست، پرترههایی که به نوعی تداومِ دیگرگونۀ چهرهپردازیهای پیشین او به شمار میآیند – و به سیاق سابق، با مواد و مصالح متعارف بر روی بستر کاغذی شکل گرفتهاند – و بعد، ادامۀ همان مضمون، یعنی پرترهها، اما این بار در ابعادی متفاوت و بر بستری نامتعارف.در گروه اول، چهرههای نقشْبسته بر سطوح یکاندازۀ کوچک، تماماً تصویر زنان در مقابل پس زمینهای از رنگهای خالص و یکْدست را شامل میشود. به نظر میرسد او در پرداخت اجزای چهرۀ سوژههایش – که بیگمان تنها برآمده از تخیل هنرمند نیستند و نشانی از خطوط آشنای چهرههای واقعی را بازمینمایند – نگاه هنرمندانۀ برخاسته از احساسش را بیش از همه به طراحی و ساختوساز رمزآمیز و تأثیرگذارِ چشمها معطوف میکند. به این ویژگیِ خیرهکننده، بایستی رنگگذاریهای غریب و معناداری را اضافه کرد که در قالب سایهپردازیْ اینجا و آنجا بر پیشانی و چانه و بینی مینشینند، و سویۀ بیانگرانۀ نقاشیهای او را دو چندان میسازند.همین پرترهها، آنگاه که در مجموعه کارهای دوم، بر بستری از پردهها، ملافهها و رومیزیهای قدیمی نقش میبندند، معنایی دیگرگونه و مضاعف مییابند. هنرمند با انتخاب هوشمندانۀ چنین بستر و پسزمینهای برای نقاشیهایش، تلویحاً بر بازیابی و احیایِ کُنش زنانهای تاکید میکند که دیرزمانی به درازای تاریخ هنر، به سبب غلبۀ نگاه ارزشگذارانۀ مردسالار در نظامی مبتنی بر سلسلهمراتب، به منزلۀ فعالیتی پَست از حوزۀ هنرهای زیبا کنار گذاشته شده بود.اینک، دیدنِ دوبارۀ گلدوزیها، شمارهدوزیها و سوزندوزیهای ظریف و زیبایی که بر بستر پارچهایِ نقاشیهای یاسمین خورسندی خودنمایی میکنند، تجدید خاطرۀ زنان هنرمند بینامونشانیست که در گذشتهای دور، با هر فرو بردن و بیرون کشیدنِ سوزن و نخ، احساسات، هیجانها، خاطرهها، خشمها، رنجها و خوشیهای خود را چنان نقش زدهاند که امروز برای ما از نقاشیهای نقشْبسته بر بوم - با تمامِ آن انتظارِ معنای مجسم در ذات هنر – هیچ کم ندارد.
حمیدرضا کرمی