;
استیتمنت :
و این منم، آفریده ی اورمزد و زاده با کیومرث در سه هزاره ی سوم از دوازده هزار سال آفرینش ...
و این منم، آفریده بر ساحل راستین رود مقدس داییتی به نیرومندی و کیومرث در آن جا، بر دیگر ساحل ایستاده به برومندی ...
پس آن هنگام که اهریمن از بی هوشی دراز خود به در آمد و مرگ و تباهی به جهان گسترانید، مرا بکشت. لیک از تخمه های من گیاهان و جانوران زاده شد. پس من نمادی شدم از زمین و جلوه ای از فروانی و باروری ...
و این منم، دایه ی فریدون. همان که به شیر خود، پهلوانی پرورید که پادشاهی به ایران پهنه کرد. پس دیگربار، نشانه ای شدم از نور و روشنی بر هرآنچه پلیدی است و تاریکی ...
و این منم، ...