;
ای مرگ! که فرو افتادی، از حدود خویش، منکسر
از دوردستان، از چشم خدا بر آن ستاره:
چه نوشین بود آن لغزش ـ نوشینتر هنوز آن مرگ ـ
چه نوشین بود آن لغزش ـ حتی با ما این نَفَس
ادگار آلن پو
اعراف نام اثری است از الیکا هدایت که از 9 تیر تا 4 مرداد در پاسیو گالری محسن به نمایش درمیآید. پاسیو فضایی است به مساحت 7 متر مربع در ارتفاع 9 متر که صرفاً به نمایش هنرهای چیدمانی اختصاص دارد و اعراف اولین نمایش هدایت در گالری محسن است که روز جمعه 9 تیر مراسم گشایش آن برگزار خواهد شد.
هدایت سالهاست فعالیت هنری چندوجهی خود را در زمنیههای طراحی، مستندسازی، چیدمان و پرفورمنس بسط داده است. او با فرمهای بدیعی که در آثارش خلق میکند به بازنگری، بازیابی و بازسازی حافظۀ جمعی میپردازد. ارجاعات تاریخی در آثار هدایت استحاله و به حوزۀ تجربیات شخصی منتقل میشوند. او پیشینه خود را برای تبدیل این ارجاعات به روایت و ابزاری برای احیای حافظه جمعی به کار می¬گیرد. گرچه نقطهقوت فعالیت هدایت در قدرت روایی ویژۀ آثار اوست، طراحی شالودۀ آن است.
موادی که هدایت دستمایۀ ساخت آثارش قرار میدهد گسترهای از کهنترین تا متأخرترین مدیومها را شامل میشود، مثلاً نقاشیهای دیواری به شکلی یکپارچه در کنار سیلیکون و تصاویر ویدیویی قرار میگیرند. درواقع، آثار هدایت، چه به لحاظ فرم و چه به لحاظ محتوا، همزمان هم درون وهم بیرون از فضای معاصر قرار میگیرند. او با جلب توجه مخاطب به مسائلی از قبیل توالی زندگی، مرگ، و زندگی پس از مرگ و البته باورهای اخلاقی، ساختارهای ایدئولوژیک را نقد می کند. ساختارهایی که جایگاهی مشخص برای افراد تعریف میکنند، خوب را از بد تشخیص میدهند و برای دیگران تصمیم میگیرند.
در اسلام، اعراف (به معنای مکان/مکانهای بلند) همان برزخ (مرزی میان بهشت و دوزخ) و جایگاه کسانی است که نیکیها و بدیهای یکسان دارند. هدایت در این اثر از زاویهای جدید به مفهوم برزخ نگریسته است: اعراف پردۀ حائلی است بین خیر و شر و «مکان بلندی» است بین بهشت و دوزخ. باید توجه داشت که افرادی که در این مرز هستند بر زیباییهای بهشت و زشتیهای دوزخ ناظر هستند.
اعراف هدایت نیز پاسیو را به مکانی تبدیل کرده که هر دو ساحت به یکدیگر متصلند. در میانۀ پاسیو و بین دو تابلو، سقفی از جنس پلکسیگلاس قرار گرفته است. مجسمهای هم از سر انسان با ابعاد واقعی از جنس سیلیکون در آنجا نصب شده و صفحۀ پلکسی آن را دو نیم کرده است. در واقع، صفحۀ پلکسی مانند سقفی کاذب در وسط پاسیو و بین دو طبقه قرار گرفته و نیمهای از مجسمه بالای آن و نیمۀ دیگر زیر آن چسبیده است. مجسمهها شبیه به هم هستند و نیمرخ مردی را نشان میدهند که روبهرو را نگاه میکند. نیمۀ زیرین مجسمه رو به زمین و نیمۀ بالایی آن رو به آسمان نصب شده است. دو تابلو نقاشی در ابعاد ١٠0 در ١۵0 سانتی مترنیز بخشی از چیدمان هستند؛ تابلوی اول روی دیوار مقابل درگاه طبقۀ اول و تابلوی دوم روی دیوارِ مقابل پنجرۀ طبقۀ دوم قرار گرفتهاند. حوضچهای هم روی کف پاسیو تعبیه شده است. چهرۀ مجسمۀ پایینی روبهروی حوضچه قرار گرفته و به درون آن خیره شده است. همچنین یک لوپ ویدیویی در کف حوض دیده میشود که تصویری متحرک از دایرههای سیاه و سفید است و خیره شدن به آن توهم حرکتی دورانی را پدید میآورد. در یک متری بالای تابلو دوم و نزدیک به سقف پاسیو، فرمهای هندسی مقرنسی با خطوط سیاه و سفید روی دیوارهای پاسیو کشیده شده است.
الیکا هدایت متولد 1358 در تهران است. او پس از تحصیل در پردیس هنرهای زیبای تهران، وارد مدرسۀ عالی ملّی هنرهای زیبای پاریس شد. هدایت در سمینارهای کریستین برنارد شرکت کرده و در استودیوِ آنت مساژه به هنرآموزی پرداخته است. او همچنین حین تحصیل در پاریس، با برنامۀ یکسالۀ تبادل دانشجو به ونکوور کانادا رفت و در نهایت، در سال 2008 از مدرسۀ عالی فارغالتحصیل شد. پس از آن، به مدت دو سال در «لا فرنوا»، استودیو ملّی هنرهای معاصر، به تحصیل پرداخت. آثار هدایت در نمایشگاههای بینالمللی انفرادی و گروهی به نمایش در آمده است. او از هنرمندان گالری الین ویدال در پاریس است.هماکنون، الیکا هدایت در تهران و فرانسه به فعالیتهای هنری مشغول است.