;
چهره درد در زمان ایستاست و به شدت و به صورت غالبی یاداوری می شود.
گوشت و پوست و خون به زمین باز خواهد گشت
و خاطره شادی یا رنج به صورت ابری محو ولی
ملموس و دیدنی قابل مشاهده است.
این مجموعه، نه به فانی بودن و به جهان روحانی پیوستن بلکه به
درد به جا مانده از مهاجرت، فقر، بیماری، کینه و سکوت به جا مانده
از سال های جنگ بر چهره آدمی حکایت دارد.
اشاره ای تلخ به روزگاری به راستی سهمگین چروکیدگی و خشونت زیرپوستی که در آن
گنجیده ایم.