;
دلبستگی و شیفتگی به میراث هنر ، ادبیات و معماری ایران کار سهلی است. هنر ایران هر گوشه اش و هر لحظه اش و هر جلوه اش زیبا، عمیق ، کامل و ستودنی است. مخاطب را مجذوب و شیدای خود می کند و با آرامش و وقار - اما مستمر و بی وقفه – راه خود را به قلب و ذهن باز می نماید و در اعماق وجود انسان برای خودش جا خوش می کند. زمانی می رسد که یکباره متوجه می شوی که راهی و جایی برای انکار این میراث وجود ندارد.
نکته ویژه در این میراث عدم زمانمندی است. مخاطب را فارغ از زمان و مکان و دوره و تاریخ، دستخوش خود می کند. فرقی نمی کند "گلدانی" ساسانی باشد یا "گنبد" مسجد شیخ لطف الله، "بافته ای" روستایی باشد یا " بافت " تاریخی یزد، "بیتی" از یک غزل باشد یا "بیتی" قاجاری. همه شان به تک چهره هایی از خودمان می مانند. این ها "ما" هستند و تک تک آن ها هویت بخش هستی ما می باشند.
هنر های ایرانی همگی با شیرازه ای نا مرئی به هم متصل اند. علی رغم تفاوت و تمایز حیرت انگیز بین خوشنویسی و معماری، باغسازی و شاعری، نقاشی و شهر سازی، جملگی در یک اوج، در یک نهایت و در عالمی مثالی یکی می شوند. شاید به همین قیاس است که بیت در معماری و بیت در شعر هر دو جایی است که می توان در آن جمال، کمال، تناسب، توازن و ساختار را جست و یافت.
فوتوآرت 2 تلاشی است برای پیوند زمان با بی زمانی و گذشته با اکنون و ادای دینی است به میراث بیت، بیتی که منزلگاه معنای انسانیت حقیقی است. هرچه معنا متعالی تر، بیت زیباتر. این سلسله را نهایتی متصور نیست و تا جایی می رود که معنای محض تبدیل به وادی قدس می شود و برای مخاطب فقط شیفتگی باقی می گذارد.
شهریار سیروس