;
هنرمند در مواجهه با وقایع پیرامون خود نگاهی متفاوت دارد.
اوست که حتی از لحظه های دردناک یک اتفاق، دغدغه های درونش را به ایده تبدیل میکند؛ اشکش رنگ می پاشد و با زبان اعتراضش اثری میآفریند تا ما را به درک هر چه بیشتر اتفاق، نزدیک گردانَد.
بر شاخه های ِ زُل زده بر باد،
نه قطره ی ِ شَبنمی ست چکیده از دل ِ ابر،
نه قارقار ِ کلاغی که غروب،
خسته از نِزاعِ با مترسک ِ پیر به خانه می رود.
دیگر صدای ِ تلاطم ِ دریا هم به گوش ِ صدف های سفید نمیرسد.
زمین ِ کمر شکسته در انتظار ِ فروپاشی ست.
رضا هنرمند