;
با قلم که همراه شوی، پا در مسیری بی بازگشت می گذاری و ناگزیر می شوی از رفتن و رفتن، و فارغ از دلهره تصویر مبهمی که پیش رو داری، سرشار می شوی از جرأت زیستن.
قلم جاودانه ات می کند؛ قلمی که سالهاست دغدغه های تاریخی زنان و مردان سرزمینم را ترسیم می کند. مردمانی که همواره در پی آن بوده اند تا برای بیان دغدغه عقلانی و اخلاقی زیستن، دغدغه رهایی از بند جهل و تعصب، به زبانی تأثیر گذار در عرصه عمومی دست یابند و از درد و رنج مخاطب های آشنا بکاهند.
رویایی دارند در پس پیشانی شان آنان که قلم به دست می گیرند، رویایی به فراخنای این مرز بوم؛ رویایی که با جان من عجین است و در تن ام جاریست... رویایی دارم....
With the pen that you go along, you step on the backless path and will have to go and go, and without the fear of the ambiguous image may have before, you are filled with dare to live.
An eternal pen, a piece that has been dramatizing the historical concerns of women and men in my land for many years. People who have always sought to achieve a language that influences the public domain in order to express their rational and moral concern, and to avoid the pain and suffering of familiar audiences.
They have a dream behind their foreheads, those who get the pen, a dream come true for this canvas border; the dream that is fluttering with my soul and it's in my tone ... I have a dream ...