;
انسانِ کامل، موجودیتی آرمانگرایانه و خاص که بشر قرنهاست با چراغ و بی چراغ در پی آن میگردد. انسانی در نهایتِ عشق، عدل و خرد! چنین انسانی تنها میتواند حاصلِ یک ازدواجِ جادویی باشد . پیوندِ آنیموس و آنیما، پادشاهِ کامل درون و ملکهی بینقصش. .
شخصیتِ واحد مرد برای خودش و نقابِ مردانهای برای شخصیتِ زن یا همان آنیموس در ذات خود عملگرا، خشن، منفعتطلب و پیشرو است . در آن سوی جریان، زنانگی یگانهی یک زن و نقاب زنانهی یک مرد "آنیما" سرچشمهی زایش و عشق ، فرزانگی و ایثار و عامل اصلی تلطیفِ مرد است . آنیمای مرد، نقابِ مکمل زنانهای که به صورت میزند ، یا بر دامان مادر شکل میگیرد یا سر بر شانهی معشوق . در این وانفسای جهان مردانهی مردانه که خشونت از گردهی جهان پوست میکند، جای خالی این نقاب چشم آزار است و فریاد میزند که جایی عشق را گم کرده ایم . پس انسان کامل؟!
ما زنانگی را، عشق را، آنیما را ... جایی جا گذاشتهایم و حالا عقیم شدیم .
حاصل ازدواج جادویی درون ، که یک سویش و درست همان سویی که الهه باروری است ، بر اثر همین جهانِ مردانه ، عقیم شده است ...
تا زنانگی ، آنیما و عشق را باورمند و بارور و سرافراز نکنیم هیچگاه به رویای انسان کامل نزدیک هم نمیشویم .
ماهیار چرمچی – بهار 1397