;
نور...
صدا...
تصویر...
حالا تصورکنید که "صدا " از این ترکیبِ مثلثی حذف شود. جای خالی صدا را ابتدا نور و پس از آن ادراکِ عمیق از دیدنِ عناصر در سکوت پر میکند و و در نهایت تصویر خلق میشود.
هنرمند از کودکی آموختهاست که گرچه توانایی شنیدن با گوشِ سر را ندارد، اما با گوش دل بشنود و ادراکش را با نور و رنگ خلق کند.
عنصرِ اصلی در خلقِ آثار نقاشیهای الیکا کشاورز "نور" است . نوری درخشان که از منبعی از بالا به فضای تیره رنگ تابیده وگویی نویدبخش حضور یک ناجی و در مقابل برای حفظ و رعایت فلسفهی تقابل دوتایی "نقاب های فرضی" را به تصویر کشیده است. هنرمند، در تصاویرش به وضوح روایتگر این نکتهست که ناجی خیالی بیش از هر چیز "عشق" و "خلوص" را جذب میکند و به بیان ساده تر "عشق" دقیقا همان ناجی بشریت است.
چند سطر به قلم هنرمند :
"تو دنیایی که از سکوت پر شده، تو نمی تونی رنگ صداها رو تشخیص بدی، لحن حرف ها رو بفهمی، ولی می تونی رنگ به رنگ شدن ها رو تشخیص بدی، تفاوت نگاه ها رو بفهمی، صدای قلب ها رو بشنوی و قلب آدم ها رو لمس کنی .
طی چند سال گذشته ، با یه اتفاق ساده به وجود ماسک هایی که آدما برای زندگی روزمره انتخاب می کنن پی بردم و سعی کردم نقاب رو به تصویر بکشم و در مقابل، نوری که برای تابیدن و ورود به قلب ما همیشه منتظرِ و همینطور حضور یک نیروی محافظ و مراقب .خیلی از ما هر روز یک یا چند نقاب داریم حتی خود من . ولی پشت همه ی این نقابها همیشه یک جایی توی زندگی، یک وجدان بیدار رو تجربه خواهی کرد، یک ناجی، ولی هرگز نباید اجازه بدیم که انقدر تعدد نقاب ها بالا بره که نور به قلبمون نرسه و ناجی ما رو نبینه ....تا روز موعود که جایی دست و قلبمون رو لمس کنه ....."
آن چیزی که ما را نجات میدهد: "عشق است......"
یلداجمالی- نمایشگاه گردان/مرداد 97