;
گالری سایه در نمایشگاه جدید خود با عنوان " محبوس در زمان" پذیرای آثار حجمی هنرمند جوان و با استعدادی به نام "فاطمه موسوی منفرد" است.
این نمایشگاه شامل نه اثر حجمی در دو مجموعه ای است که بر اساس داستان هایی که خانم منفرد در کودکی شنیده اند؛ شکل گرفته است. خانم موسوی منفرد در مورد نمایشگاه خود گفته اند:
بخش اعظم حافظه کودکی ما را قصههایی پر کرده است که از زبان مادربزرگ ها و پدربزرگ هایمان شنیده ایم. قصههای عامیانه بخشی از فرهنگ مردم است که تخیل، احساس، آرزو و اندیشههای گوناگون آنها را از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده، این افسانهها ممکن است از روایتها و منابع محلی توصیف شده باشند، که هم دربرگیرنده موجودات نخیلی میباشند و هم پیوند خورده که یکی از داستانهای عامیانه میباشد را منبع الهام آثار » غول بیابانی « با افسانهها و ادبیات محلی میباشند. در این میان قصه کردهام.
خلاصه داستان (غول بیابانی)
دو مرد روستایی قصد سفر کرده، شبانه در بیانان استراحت میکنند و چون میدانستند غول بیابانی شبانه میآید و زیر پای آدمها را لیس میزند تا خونشان را بخورد، بر این شدند تا پاهای خود را در پاچه شلوار همدیگر کنند، این کار را کردند و خوابیدند، غولبیابانی وقتی آمد هیچ پایی نیافت و آدم دو سر دید، ناگهان خاموش شد و فکر کرد این غول جدیدی هست که دوسر دارد، ترسید و پا به فرار گذاشت.
داستان دیگری که منبع الهام ایشان در چهار اثر دیگرشان در این مجموعه است؛ " افسانه ی آل" است.
خلاصه داستان (افسانه آل)
آل یا زائوترسان موجودی خیالی-افسانهای است. در باور عامه، موجودی است که اگر زن تازهزا را تنها بگذارند، سراغش میآید و به او آزار یا آسیب میرساند و نوزاد تازه به دنیا آمده را میرباید. آل دارای گردنبندی بلند و خیلی بزرگ میباشد که یکی از تیلههای آن جای دندان دارد. اگر آن تیله جدا از گردنبدش شود نیروی خود را از دست میدهد.