;
مجموعه (قابهای مه گرفته ی شهرم) روزی به اسم نوستالژی های شهرمن انزلی، درسال 94 در تهران گالری هنرایران به نمایش گذاشته شد.
درآن زمان رسالتم ادای دین به شهری بود که تمام هویت و ریشه های اجدادی خود را از آن می دانستم.
ساعت ها عکاسی کردن در دل طبیعت بکر از مردم و مشاغل آنها وپرندگان ومحیط زیست وحیاط وحش ، در تمام شرایط آب وهوایی و فصول مختلف سال شروع میشد و بعد تلفیق عکس ها وتصاویردر هنگام نقاشی و درانتها ترکیب بندی کاملا شخصی از عناصر واقعی، آمیخته با رنگهای حاکم سرد و خاکستری و مه گرفته درنقاشی هایم و انتخاب آگاهانه ی سبک نقاشی تلفیق شده از رئال و امپرسیون،براثاث فضای حاکم کار ومحیط واقعی شهرم در نیاز به استفاده از قلم گذاری هایی آزادانه تر و رنگ هایی جرمی و ساده و حسی در ترکیب با واقعیت ،مجموعه ای به اسم (نوستالژی های شهرمن انزلی) شکل گرفت.
تصاویری در آثارم نقاشی شد، که تماما واقعیست و حاصل ترکیب حس و حقیقت است.
تصاویری از :صید وصیادی،دریا،تالاب،طبیعت بکرشهرم،مزارع و مردمی که عشق را درآنجا کشت می کردند و آدم هایی که زندگیشان را با طبیعت اجین شده می دانستند.
واما امروز پس از چندسال ،که خاموش شدن تلخ و تدریجی طبیعت وهویت دیارم را دردمی کشم، تصمیم گرفتم تا این ادای دین را با به نمایش گذاشتن تصاویر نوستالژیک شهرم انزلی؛ با نام جدید:
((قاب های مه گرفته ی شهرم)) تکرار کنم.
نمایش نقاشی هایی که
می تواندیادآور سرزمینی باشد به پاکی آب و آسمان.
زهرا(آرزو)صیادنقره تاب