;
دربارهی شی یافتشده و نمایش آن به عنوان اثر هنری نمونههای زیادی در طول تاریخ هنر وجود دارد.
اما روند آن عموما نمایش شی یافتشده در فضای گالری و موزه و شانیت بخشیدن به آن به عنوان اثر هنری است.
حال اگر همان شی یافتشده و تغییر ماهیتداده به اثر هنری را دوباره از فضای موزه و گالری خارج کنیم و آن را به کوچه و خیابان برگردانیم، آیا مواجه مخاطب با آن تغییر خواهد کرد؟
و آیا به واسطهی تغییر گروه مخاطبان خوانش اثر هم متفاوت خواهد بود؟
در یکی از روزهای زمستان ۱۳۸۴، نجف شکری در یکی از زبالهدانهای شهری در خیابان وحدت اسلامی در حوالی اداره کل ثبت احوال استان تهران بیش از هزار شناسنامه قدیمی ایرانی پیدا کرد.
شناسنامهها که مشخص بود توسط اداره ثبت احوال دورریخته شده مربوط به زنان و مردانی عموما متولد دهه ۲۰ بود.
در وبسایت سازمان ثبت احوال کشور آمده است:
«رسم نگهداری وحفاظت از اسناد ومدارک در ایران رسم تازهای نیست. آثاری که از آرشیوهای باستانی ایران در بابل، اکباتان، شوش و دیگر شهرها به دست آمده نشان میدهد ایرانیها از گذشتههای دور به فکر نگهداری اسناد ومدارک هویتی بودهاند.
اسناد هویتی نشاندهنده فرهنگ و هویت مردم هر کشور و یکی از راههای انتقال این هویت و فرهنگ به نسلهای آینده میباشد.»
دو مجموعهی« ایراندخت» و« ثبت احوال جماعت مردان ایرانی» نتیجه بازیابی و ارایه هنرمند از مجموع شناسنامههای یافتشده است که تاکنون در نمایشگاههای متعددی خارج از ایران به نمایش درآمدهاند.
حالا بعد از گذشت سیزده سال از آن زمان، بخشهایی از این دو مجموعه قرار است در تهران به نمایش درآمده و علاوه بر مخاطبان هفته هنر با دیگر شهروندان کوچه و خیابانهای شهر هم رو در رو شوند و بر روی دیوارهایی در حوالی مراکز ثبت احوال تهران به نمایش درآیند.
با احتمال اینکه نمایش این تصاویر ممکن است مشمول قوانین ممیزی در معابر عمومی شود شاید ماهیت کوتاه بودن عمر شیوهی نمایش آنها راهگشا باشد و دیوارهای شهر در واقع رسانهی موقتی باشند برای دیدنشان.
آدرس:
لوکیشن شماره یک: خیابان ابوسعید حدفاصل خیابان وحدت اسلامی تا خیابان غلامی نیک
لوکیشن شماره دو: خیابان امام خمینی حدفاصل میدان حسن آباد تا شیخ هادی
لوکیشن شماره سوم: خیابان میرزای شیرازی حدفاصل پل کریم خان تا خیابان خدری