;
در گذر چهار سال، قامت هر آنچیز زیبایی که در آغاز از من دل میربود فرو میریزد وموجود لمیدهای را متجسم میسازد که پوشش هر لعابی بر بدنش، هر چند فریبنده، تَرَک برمیدارد. نیروی تردید از درون هر بدنی که میسازم اینطور منعکس میشود، با هر لعاب فریبندهای چنین میکند؛ سطح درخشانش را تَرَک میاندازد و با گذر از شیارها چشمانم را به وجودش روشن میکند.
این نمایش به کمک دو چیز امکان پذیر شده است:
اول «میانجیگری اثاث دیگری»: اثاث زندگی دیگران به دلیل اینکه در مالکیت شخص من و گالری نیست میتواند موقعیتی را فراهم کند تا این موجودات لمیده در نسبت با آنها دیده شوند. بنگر تَن لمیده را در اثاث دیگری.
دوم «مَثَل»: همانطور که در تنگناهای زبانی مَثل به مددمان میاید، اینجا هم به یاری مَثَل، بارِ تردیدی که بر دوش این نمایش است بر جای خود حفظ میشود. حلوای لَن تَرانی در لعاب زعفرانی تا نخوری ندانی.
نسرین ترک
زمستان 1393