;
عکسها مکتوبی تصویری از اختلاط خاص ترین و معمولی ترین لحظات زندگی اند که وجود توامانیِ حضور و عدم حضور انسان را در آنی از خاطره اش ثبت می کنند؛ لحظه جاودانی تثبیت. کسری از ثانیه که لحظه را به سطحی از زنجیره خاطرات پیوند می دهد.
تصاویر در گذر زمان پیوسته ورق می خورد و بازخوانی می شود، قضاوتی به دور از حقیقتِ لحظه تثبیت، بی نقابِ لبخند و بدون بزک خاطره.
داوریِ مدام، پوسته ظاهری تصویر را می شکافد. پسِ رسوب خاطرات، لحظات جاری بر وجودِ انسانهای یخ زده درون قاب عریان می شود؛ زمان دیگر غلیظ نیست و آنی که هیچ عکسی قادر به ثبت آن نیست، آهسته رخ می نماید. نمایش تازه نوستالژی با طعم گس کهنگی آغاز می گردد؛ مکتوبی از خطوط و سطوح و سایه و احساس در دل کاغذهای پوسیده در گذر زمان جان می گیرد؛ زمانِ جراحی لبخند و برهنگی احساس است تا هر آنچه در پس چهره ها پنهان بوده است عیان شود؛ تناسباتی دیگرگون برساخته می شود و روابطی تازه شکل می گیرد؛ صفحه کاغذ پر می شود از طراحی آنچه نیست.