;

شرق بدون اشاره

نمایشگاه انفرادی نقاشی،

جمعه ۲۸ فروردین ۱۳۹۴ تا سه شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۴

هنرمندان نمایشگاه

بیانیه

 
شرقِ بدونِ اشاره

برای من، پرتره، تنها یک تصویر از درون ذهن به بیرون نیست . پرتره‌ها، به‌ویژه خویش‌ْ‌نگاره‌ها، می‌توانند همچون آیینه باشند. چهره را چون تکه ‌تکه ‌های خُردِ آیینه‌ای خیال کنید که هر یک چیزی را از شما بازمی‌تابد، نشانی از جایی که دَمی در آن درنگ کرده‌اید. بگذارید بگویم چون آستانه‌ای برای گذار. گاه در ساحلی آرام و روشن قدم گذاشته‌اید و گاه در جنگلی خوفناک و سیاه

در مقام دختری از این سرزمین، از تناقض‌های جامعه‌ای که در آن زیسته‌ام تأثیر گرفته‌ام، تناقض ‌ها و تقابل هایی که گاه قالبی قاعده‌مند گرفته‌اند و آنچه کرده‌ام تنها آن بوده که آنها را در ذهن خویش بازآرایی و احیا کنم، تا متعارف و بدیهی جلوه نکنند. همچون پیکری که در جدال با بیماری، نشانه‌های مرض را، آنگاه که در تب می‌سوزد و غرق در عرق است، آشکار می‌کند. گویی بدن در کارِ پالودنِ ناپاکی‌ها و رها شدن از آنهاست پیش از آنکه به آنها خو بگیرد

این ناسازگارى درون و برون، خود را در قالب نوعی فراواقع ‌گراییِ مالیخولیایی در هنر من صورت ‌بندی می‌کند. بالیدن در جامعه‌ای پدرسالار مرا وا می‌دارد به خود از منظری مردانه نگاه کنم، اما در همان حال، چشم‌انداز دیگری هم پیش رویم می ‌گشاید، که مقابل این مردسالاری قد علم کنم؛ برای آنکه آماده ی نبرد شوم، چهره‌ام را می‌آرایم.

دخترکان اینجا آنچه می‌خواهند می‌پوشند، مو و چهره می ‌آرایند، و می‌ روند تا با دوستان‌ شان در فضایی بسته شادخوارانه مهمانی کنند، اما پیوسته اندیشناکِ زمان هستند، تشویش آنها را فرا می‌گیرد و چه اهمیتی دارد چه زمانی را صرفِ خود کرده‌اند؛ اضطراب هنوز آنجا در انتظار آنهاست. شاید به همین علت، پیکره ‌های من چهره ‌هایی بی‌حالت و عاری از بیان و بدون چشم دارند. شخصیت ‌ها سخت می‌ کوشند با زرق و برق خود را برای جبران آنچه در درون فاقد آن هستند، بیارایند

همچون بسیاری از دختران ایرانی و هم هنرمندان ایرانی، من هم از منابع تصویریِ معاصر که از اینترنت و رسانه‌های دیگر در دسترس‌ام قرار می‌گیرند، استفاده می‌برم.

در مجموعه‌ کارهای جدیدم‌، من همان دختری هستم که به حافظه ی بصری‌ام رجوع می ‌کنم؛ حافظه‌ای که انباشته از داده‌های برآمده از تصویرهای رسانه‌ای است، اما با مضمون ‌های برگرفته از آنچه خودم در خیابان‌ های شهرم – تهران - تجربه می ‌کنم، در هم می‌آمیزد. تهرانی که جریان و سیلانی مداوم است، و پیوسته پوسته ی آن با موقعیت ‌های جدیدی که هر روز پیش می‌آیند دستخوش دگرگونی می‌شود، و ما را بی‌آنکه پذیرای آنها باشیم یا نه، تحت تأثیر قرار می‌دهند. جغرافیایی که با سیاست به هر شکلی می توان دیدش به جز آن چیزی که در نقشه است.

آثار

در حال بارگذاری تصاویر loading
اثر مرتبط یافت نشد.
loading

نمای چیدمان

در حال بارگذاری تصاویر loading
تصویر چیدمان مرتبط یافت نشد.
loading

مجله

در حال بارگذاری تصاویر loading
مطلب مرتبط یافت نشد.
loading

ویدئو

در حال بارگذاری تصاویر loading
loading
جهت استفاده از امکانات سایت ابتدا وارد شوید.
عضو گالری‌اینفو هستید؟ ورود به گالری اینفو
عضو گالری‌اینفو نیستید؟ ثبت نام در گالری اینفو
مشکلی به وجود آمده است
اثر از آرشیو شما حذف شد اثر به آرشیو شما اضافه شد هنرمند از آرشیو شما حذف شد هنرمند به آرشیو شما اضافه شد گالری از آرشیو شما حذف شد گالری به آرشیو شما اضافه شد نمایشگاه از آرشیو شما حذف شد نمایشگاه به آرشیو شما اضافه شد