;
خانه مرا ترک میکند!
در مجموعه حاضر، سارا پویانفرد با بیانی وهمگونه از شهر یا مفهوم خانه، مخاطب را به سفری میبرد که از دهه چهل خورشیدی و از گذر در محلات قدیم تهران آغاز میشود. نقاش در هزارتوی این خانه که هر گوشهاش در حال فروریختن است تنهایی نسلهای متعدد زیسته در این شهر را فاش میکند. به نظر میرسد سوژهها در رویاهای شخصی خود فرورفتهاند و چشم بر فاجعههای پیشرو بستهاند. به بیان دیگر، عدم تعامل بینِسوژگانی و انفعال میان سوژهها در حین فروریختن خانه-نماد آرامش و امنیت- عجیب است. این نمایشگاه حس بیگانگی نسبت به خانه را از دید یک زن نقاش جوان ایرانی بازگو میکند. بیگانگی یا «Estrangement» امری متناقض است. فرد در خانه است، اما این خانه است که تغییرشکل میدهد و ناآشنا و غریب میشود؛ طوری که دیگر سوژه نمیتواند ارتباط و تعلقی نسبت به آن احساس کند.
رائیکا خورشیدیان