;
جهان انسانی، انسان را ترک میگوید و انسان خویشتن و جهانش را. چنین است که تنهایی رخ میدهد. و طبیعت به رغم اندوه و شادی ما زندگی را پی میگیرد. زمین میگردد و خورشید طلوع میکند. روز به شب و شب به روز مینشیند. با این همه گاه زمان نمیگذرد. در جداماندگی انسان از جهان خویش، زمان متوقف میشود. تنهایی خودنمایی میکند و آرزوها و خاطرات به هم میآمیزند. اشیاء جانشین انسانها میشوند. نور به جای تاریکی مینشیند. سکوت همه جا را فرامیگیرد و سایهها دراز میشوند. در این میان آنچه از دست رفته است همچنان از دست رفته باقی میماند.