;
نوری بر تاریکی
هنر صرفا انواع رنگارنگی از اشیا نیست؛ هیچوقت هم نبوده، هنر چیزی ست که فکر دربارهاش حیات داشته باشد؛ خلجانی که از دل ناامیدی سر بیرون میآورد و دست ما را به جایی که هنوز فرا نرسیده میبرد. مثل منجی.
این صیرورت تاریخی هنر از جایی ناشی میشود که برآمده از نیاز روح است برای آزادی.
گویا که دست خدا از آستین هنرمند بیرون آمده حتی در تیرهترین وجه آن؛ منتها با این اعتقاد که فقط با گفتن و تاباندن نور به حقیقت، تاریکی و ناامیدی پایان میگیرد.