;
آگاهی هنرمند بطور خودانگیخته وامدار تخیل و تعهد است.
هنرمند خود عکس العمل ذهن در مقابل دنیای بیرونیست.
خلاقیت های فردی است که به تأثیر جمعی می رسد.
هنرمند باید بیان شود، هر یک از خیال های آتش گرفته اش می تواند یک آفرینش بزرگ
باشد.
ادبیات و شعر، موسیقی، نقاشی، سینما، تأتر، معماری و…
همسایه های همند.
هنرمند از هنرها جدا نیست.
فیلم ساختن در این سال ها به تاریکی رفت، نقاشی از جوانی در من انبار شد، نقاشی کردم.
(یاری که تحمل نکند یار نباشد) سعدی
در این روزها می ترسم حتی دنیا را باور کنم، اما می دانم که دوست داشتن درمان است.
من شاید نقاش نباشم ،اما نقاشی می کنم …
مسعود کیمیایی
پاییز ۱۴۰۳
بوم او زندگی و قلمش تجربه هاییست که روی آن نقش می بندند.
او سرشار از زندگیست، پر از شور و اشتیاق.
انسانیسـت بـا زیسـتی پـر فـراز و نشـیب، او تنهـا سـینما را درس نمی دهـد بلکـه زیسـتن
را هم می آموزد، حقیقــتا واژه استاد برازندهٔٔ اوست
او عشــق مــی ورزد؛ بــه زندگــی، بــه مــردم، بــه اطرافیانــش، بــه زیســتن، بــه گــوش دادن
موسـیقی، بـه سـاَزَش و بـه نواختـن آن و لحظـه ای بـرای خلـق درنـگ نمی کنـد. بـه معنـای
واقـعی کلـمه هر لحــظه را غنیــمت می شمارد.
او نمادی از تلاش و امید است، نکته سنج و هوشیار به تمام رویدادهای پیرامونش.
او کوهـی اسـت پـر قـدرت و اسـتوار امـا لطیـف، کـه حتـی در کارهایـی ماننـد قیصـر نیـز
ظرافت نگاهش مشهود است
گمــان می کــردم او همــان آثــارش اســت، گرچــه تمــام آن زیســت ها بــزرگ و ارزشــمند
هــستند، اما در نهاـیت او فرا تر از تــمام آنهاـست
علی خالق (نقاش و کیوریتور)
پاییز ۱۴۰۳