;
»آتلیه و گالری در گفتوگو« آتلیه و فضای نمایشگاه نماد فضاهای خالقانهای هستند که در پیوندی نا گسستنی با یکدیگر در ارتباطی عمیقاند. »آتلیه« در ابتدا بهعنوان یک فضای تأمل، فضایی برای ُ ندکردن سرعت و تعمق شناخته میشود. یک فضای ک خالی که در آن وزوز مگس قابل شنیدن است. برخالف آتلیه، گالری فضایی برای ادرا ک و تبادل افکار است. دو مکان تکمیلکننده که با هم پیوند میخورند و به یک ساختار واحد تبدیل میشوند. دراین نمایشگاه، احمد رفیع مرز بین این دو عنصر را ملموس میکند. از زمانی که لئون باتیستا آ لبرتی )۱۴۷۲–۱۴۰۴(، انسانشناس، نویسنده، ریاضیدان و نظریهپرداز هنر و معماری در رسالهی نظری خود دربارهی نقاشی در سال ۱۴۳۵ استعارهی تصویر یک تابلو بهعنوان پنجرهای باز به جهان را مطر ح کرده است، سوژهی پنجره با نقاشی توهمگرا )Hyperrealism )مرتبط و با پرسپکتیو مرکزی پیوند خورده است که واقعیت سهبعدی جهان بیرونی را به سطح دو بعدی حامل تصویر منتقل میکند.