;
بوسه ی کلیمت به عاشقانه های پلاک 4
عشق – ع ( بکسر عین) شیفتگی ، دلدادگی، دلبستگی و دوستی مفرط، عشق در اصطلاح روانشناسی : یکی از عواطف است که مرکب می باشد از تمایلات جسمانی، حس اجتماعی، تعجب، عزت نفس و غیره. علاقه ی بسیار شدید و غالبن نامعقولی است که گاهی هیجانات کدورت انگیز را باعث می شود، و آن یکی از مظاهر مختلف تمایل اجتماعی است که غالبن جزء شهوت بشمار آید و به عقیده ی صوفیان اساس و بنیاد جهان هستی بر عشق نهاده شده و جنب و جوش که سراسر وجود را فرا گرفته به همین مناسبت است. پس کمال واقعی را در عشق باید جستجو کرد(فرهنگ صبا)
خیانت – ع ( بکسر خا و فتح نون) نادرستی، دغلی، ناراستی، غدر و نقض عهد.
نفرت- ع ( بفتح نون و را) رمیدن، کراهت داشتن، ناپسند داشتن، بیزاری و رمیدگی
عشق مفهومی انتزاعی است که تجربه کردن ِ آن بسیار ساده تر از توصیفش است. به علت همین پیچیدگی، معمولن بحث در مورد آن به کلیشه های ذهنی خلاصه می شود، به داستانها وشعرها و ... ...اما در تمام هیاهوی دورانها نیز ،انگار تنها راه نجات همین عشق و شفقت بودوخواهد ماند که از دنیای کهن تا دنیای مدرنِ امروز، همیشه بشر در جستجو و تقاضای عشق بوده و رسیدن به معشوق نیاز متعالی ِ عاشق، عشقهای اساطیری ، عشق های نافرجام، عشق های به نفرت تبدیل شده و خیانتهایی که در قالب یک عشق اتفاق افتاده است...
این مجموعه را که سومین قسمت از نمایشگاههای پلاک 4 است ، با رویکرد ِ سه واژه ی عشق، نفرت و خیانت بر همان منوال قبلی که مبنای آن الهام از یک اثر نقاشی بود، و در این قسمت تحت تاثیر نقاشی بوسه ی گوستاو کلیمت است،گردآوری کرده ام، پلاک 4 هم، دیوارهای همین گالری دنا است.
کلیمت هنرمندی بود که میتوانست از آثارش کپیهای متعدد و قانونی تهیه کند. او به دیگران نیز اجازه میداد که کارش را بازتولید کنند ، آثارش از جمله گرانترینها در سرتاسر جهان هستند، اما بر بسیاری از اشیاء ارزان و دمدستی نیز نقش بستهاند، از لیوان و آهنربای مخصوص در یخچال گرفته تا جاکلیدی و دستمال آشپزخانه. ریچارد کورک، منتقد هنری، میگوید: «واقعا خارقالعاده است که محبوبیت کلیمت چنین فراگیر شده، او یکی از آن هنرمندانی است که ـ تعدادشان هم زیاد نیست ـ کپی آثارش در همه جا دیده میشود. شبیه یک بیماری مسری خارقالعاده شده، البته مثبتترشبیه یک طوفان و محبوبیت او ناشی از این است که از یک طرف در زمان خودش بسیار پیشرو بوده و روشهای تازه را تجربه میکرد و از طرف دیگر روی سوژههایی کار میکرد که به شدت جذاب بودهاند .آثار ش به لحاظ حسی و جسمانی بسیار جذابند و مردم بلافاصله به آن واکنش نشان میدهند. نوعی احساس آزادی و نشاط که مردم با آن ارتباط برقرار میکنند.
و به هر سو، هنرمندان با الهام از این سوژه ی مشترک می توانند آثاری خلق کنند برای دوران حال و این روزگار ...
الهام زارع نژاد
بهمن ماهِ خاکستری ِ تهران ِ 1396