;
خاطرات، گویی که زندگی خودشان را دارند، مسیر خودشان را میپیمایند، گاه دور میشوند و در هزارتوی حافظهمان ناپدید میگردند، انگار که هرگز وجود نداشتهاند. بعضیهاشان جاری و سیال... میروند و میآیند. گاه بر حافظه سلطه مییابند. تلخ و شیرین. گاه تکههای ساده و بیپیرایهای از زندگیاند و گاه لحظههای پرشکوه و ماندنی که فراموش نمیشوند هرگز، گویی که در برابر چشمانت موج میزنند. «گذر شقایق» تلاشی است برای زنده کردن لحظهها، خاطرهها، آدمها. گذر شقایق مرمت خاطراتی است که زندگی نکردهام، زندگی بخشیدن به آدمها و اشیایی که دیگر نیستند. زندگی کردن خاطرات دیگران.
Memories have their own lives. They follow their own roads. Some wander too far, getting lost in memory’s labyrinth. As if they never existed. Some come and go, and there are some that reign over your memory gratifying, bittersweet, painful. They could be simple. They could be tied to a decisive moment in your life. You can’t forget them. They are present. The Path of the Poppy is an attempt to revive these memories, fleeting moments, people that deserve to be present to recover a past I have not lived. To give life to people or things that are no longer. To live the life of others.