داوود کوچکی، هیچ وقت نتوانست به تحصیل علم بپردازد و دانسته ها و دستاوردهایش تجربی بوده و نوشتن را در حد اسم و فامیل خود می داند. دوازده سال بیشتر نداشت که از خانه فرار کرد. از چهل سالگی به بعد -جسته و گریخته- خط خطی هایی در کاغذ باطله ها، دفترچه تلفن و یا گوشه و کنار دفتر مشق فرزندانش می کشید. نوعی کنجکاوی و بازی گوشی که در آغاز تفننی بود و صرفاَ جهت بروز درونیات خویش رخ می داد. ولی از شصت و پنج سالگی (پس از بازنشستگی) فعل طراحی برایش شکل جدی تری گرفت و دیوانه وار شروع به کشیدن نمود. در آثارش شیفتکی او نسبت به انسان، حیوان و موجودات مرموز، ناقص الخلقه و هیولا مانند به چشم می خورد. طراحی های کوچکی از چنان بیانگری پر قدرتی برخوردارند که ملهم از سرنوشت مصیبت بارش می باشند. در واقع مسئله داوود در هنر ثبت عقده ها و زخم هایی ست که مثل خوره روحش را می تراشند و تا مادامی که به شرح تک تک تصاویرش که ملهم از واقعیت های زیستی اش است نپردازد، مخاطب خوانشی باز از آثارش دارد. در حال حاضر او یکی از شناخته شده ترین هنرمندان آوت سایدر ایرانی در مجامع بین المللی است و در فرانسه داوود مکانیک را با نام "مرد مدادی" می شناسند. آثارش توسط انتشارات کریستین برست در فرانسه و آمریکا -در دو مجلد- چاپ و منتشر شده و در موزه ها و مجموعه های خصوصی معتبری حفظ و نگهداری می شوند.
آثار داوود کوچکی ارتباطِ دردناکی میانِ هنر و واقعیت را به رُخ می کشد که محصولِ رفتاریست بر گرفته از وسواس های فکری و مسائلِ روحی، که مُشتق از تکانه های خلاق، خالص و اصیلِ انسانیست. او نمونه ای تیپیک از یک نیرویِ هستی بخشِ جامعه است.